یکی از آزارندهترین و نامطلوبترین صفات شخصیتی، سهگانهی تاریک شخصیت یا مثلث تاریک است که برای نخستین بار در سال 2002 از سوی پاولهاوس و ویلیامز (2002) مطرح شد. سهگانهی تاریک شخصیت؛ ماکیاولیانیسم[1]، خودشیفتگی[2] و جامعهستیزی[3] هستند (پاولهاوس و ویلیامز، 2002). شخصیت ماکیاولیسم دارای ویژگیهای ذیل است؛ سرد است و باورهای سرد دارد، یعنی عاطفه و همدلی کمی دارد، منفعتطلب است و از فریبکاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکند و برای رسیدن به اهداف معمولاً منفی خود برنامهریزی میکند، اهداف او سودجویانه و مادیگرایانه است، مثلاً بر پول و قدرت متمرکز است و برای او نسبت به هر چیزی دارای اولویت است و برای منافع خود دیگران را نیز قربانی میکند چون به دنبال منفعتهای شخصی است، جمعگرا و اجتماعی نیست، دوستان ضعیفی انتخاب میکند که قابلیت فریبخوری دارند، دیگران را با شرمساری مواجه میکند (جونز، وبستر و اسمیت، 2009؛ پاولهاوس و ویلیامز، 2002؛ روتمن، 2012؛ جونز و ویسر، 2014؛ آبل و برور، 2014).
خودشیفتگی نیز یکی از ابعاد دیگر سهگانهی تاریک شخصیت است که توسط الیس در سال 1898 مطرح شد. این تیپ شخصیتی با میل به تجارب خودارتقایی در محیطهای اجتماعی، نیاز شدید به تحسین و به رسمیت شناخته شدن و همچنین فقدان همدلی برای دیگران، خودمهمانگاری، خیالپردازی در مورد پیشرفت، نیاز شدید به دریافت تشویق علیرغم فقدان کارکرد اجتماعی و بین فردی مناسب، استثمار دیگران، پرخاشگری با دیگران و مطلوبیت پایین از ویژگیهای این افراد است (مکلارن و بست، 2013؛ اگان، چان و شورتر، 2014). شخصیت جامعهستیز ضلع دیگر سهگانهی تاریک شخصیت است که نخستین بار توسط کلکلی[4] در سال 1941 مطرح شد. شخصیتهای جامعهستیز ممکن است بهراحتی قابلتشخیص نباشند و با نقابی بر شخصیت، با محیط سازگار باشند (هار، 2007). این تیپ شخصیتی دو شکل دارد. در شکل اولیه این شخصیت دارای نقص عاطفی ارثی است و با ویژگیهایی مانند خودخواهی، بیرحمی، فقدان عاطفهی بین شخصی، جذابیت سطحی، ستمگری و استثمار دیگران مشخص میشود. در شکل ثانویه که نتیجهی عواملی مانند طرد یا بدرفتاری والدین است، فرد دچار آشفتگی عاطفی است که با خصوصیاتی مثل سبک زندگی جامعهستیز و خصومت همراه است (جونز و پالهاوس، 2017).
افراد جامعهستیز با هنجارهای جامعه سر ستیز و ناسازگاری دارند، این ستیز به چهار شکل نمایان میشود: 1- تکانشگری، هیجانخواهی و رفتار غیرمسئولانه، 2- رفتار فریبکارانه، متقلبانه و بازی دادن دیگران، 3- بیرحمی و فاقد عاطفه بودن 4- رفتارهای ضداجتماعی که با پرخاشگری و خشم رابطهی زیادی دارد (جونز و پالهاوس، 2014؛ ویلیامز، پاولهاوس و هار، 2007؛ اسکملد، سیلور و لیلنفلد، 2008).با توجه به تاریک و نامطلوب بودن سهگانههای تاریک شخصیت، شناخت متغیرهای بهوجودآورنده، افزاینده و یا کاهنده و تأثیرگذار بر این سهگانههای تاریک اهمیت دارد. خرد[5] یکی از متغیرهایی است که میتوان ازجمله متغیرهای مؤثر باشد. مقبولترین تعریف از خرد توسط آردلت که ابزار سنجش خرد نیز برگرفته ازنظر وی است، ارائه شده است.
آردلت (2002) خرد را ترکیبی از ویژگیهای شخصیتی که شامل سه مؤلفه است معرفی میکند: 1- شناختی (توانایی درک موقعیت بهطور کامل، آگاهی از جنبههای مثبت و منفی ماهیت انسان، آگاهی از ابهامات لاینفک زندگی)؛ 2- تأملی (توانایی و تمایل به بررسی پدیدهها از جنبههای مختلف و نبود فرافکنی - سرزنش دیگران به خاطر احساسات و موقعیت شخصی خود)، 3- عاطفی (همدلی و عشقورزی و شفقت نسبت به دیگران، رفتارها و هیجان مثبت و نبود بیتفاوتی و هیجانهای منفی نسبت به دیگران و حفظ روحیهی مثبت در مواجهه با سختیها).
با توجه به تعریف و توصیف نظریهپردازان و پژوهشگران از سازه خرد، میتوان دریافت که سازههای تشکیلدهندهی خرد، مخصوصاً عامل تأملی و عاطفی در تضاد با سهگانههای تاریک و منفی شخصیت هستند. بهعنوانمثال کلیتون و بایرن (1980) بیان کردهاند که سازهی عاطفی با صلحجویی، فهیم و باگذشت بودن در ارتباط است، استرنبرگ (19۸۵) بیان میکند که سازهی تأملی و شناختی با نگرانی برای دیگران، فهیم، گشادهرویی و منصف بودن در ارتباط است. جیسون و همکاران (2001) بیان کردهاند که سازههای خرد با شوخطبعی، مهربانی و دلسوزی رابطه دارند، همچنین برخی پژوهشهای ایرانی هم نشان دادهاند سازههای خرد با خوشرویی، مردمدوستی، ارتباط مناسب با دیگران و عدم سوءاستفاده رابطه دارد (ملک محمدی و همکاران، 2014).
متغیر سرشت و منش[6] نیز میتواند بر نوع یا تیپهای شخصیت و ازجمله سهگانههای تاریک شخصیت اثرگذار باشد. سرشت و منش طبق نظر کلونینجر (۱۹۹۱) بهعنوان نظریهپرداز این حوزه، هرکدام از این ابعاد خود دارای ابعاد سهگانه است که به نظر میرسد همانند سازهی خرد با سهگانههای تاریک شخصیت در تضاد باشد. بررسی سازههای تشکیلدهندهی سرشت و منش این مسئله را نمایان میکند. منش دارای سه بُعد یا سازه است. سازهی خودراهبری[7]؛ که در این حالت فرد خود را بهعنوان یک فرد مستقل و دارای یکپارچگی، احترام و عزت، امید و رهبری، مؤثر و نافذ بودن میداند. سازهی همکاری[8]؛ که در آن فرد خود را در مقام همکار و دلسوز دیگران و جامعه میداند، دارای رفتار اجتماعی و پخته، وجدان و متمایل به انجام امور خیر میبیند. سازهی خودفراروی[9] که در آن فرد خود را بهعنوان بخشی از جهان مطرح میکند که دارای ایمان مذهبی، صبر و متانت غیر مشروط است (کلونینجر و شوراکیک، 2005؛ کلونینجر، 2008؛ هورانوسکا، 2011).
کلونینجر همچنین بُعد سرشتی را نیز بهعنوان یک کارکرد دیگر در انسان مطرح میکند که خود سه بُعد یا زیرسازه دارد که آنها در تداوم یا بازداری رفتار انسان نقش بازی میکنند؛ سازهی نوجویی[10] که افراد دارای این خصیصه به دنبال کسب پاداش و دوری از تنبیه، به محرکها و تعاملات جدید پاسخ میدهند. سازهی دوم آسیب پرهیزی[11] است که افراد در آن از تنبیه دوری میکنند یا در نبودن منفعت و پاداش در امور، بازداری رفتاری میکنند و نیز سازهی سوم، پاداش وابستگی[12] است که افراد در آن تا مدتها به رفتاری که با پاداش همراه بوده، حتی بعد از قطع آن پاسخ میدهند (کلونینجر، 1۹۹۱؛ کلونینجر، 2008). هر سه سازهی منش واجد ویژگیهایی هستند که مشخصاً در تضاد با صفات سهگانهی تاریک شخصیت است. احتمالاً در سرشت نیز ویژگیهایی است که نحوهی تعامل ما با جهان اطراف را معین میکند که میتواند با سهگانههای تاریک در ارتباط باشد.
پژوهشهای انجامشده که میتوان این ارتباط را تأیید کند، (ازجمله کلونینجر، 1991؛ شوراکیک و همکاران، 2002؛ کلونینجر و شوراکیک، 2005) در پژوهشهای خود نشان دادهاند ابعاد سرشت و مخصوصاً سازههای منش، همبستگی قوی با اختلالهای شخصیت، همچون شخصیت ضداجتماعی دارند. کولواسکی، ورون و اسچرمر (2016) نیز در پژوهشی نشان دادهاند که سهگانههای تاریک شخصیت با ابعاد نامطلوب شخصیت که ویژگی سرشتی یا منشی منفی دارند همچون اختلالهای فکری و روانی همبستگی مثبت و با مطلوب بودن اجتماعی، همبستگی منفی دارد.
کافمن، یادن، هید و تسوکیما (2019) نیز در پژوهش خود نشان دادهاند که برخی از ویژگیهای سرشتی و منشی همچون اجتماعی بودن، خودخواهی (در مقابل همکاری)، رضایت از زندگی (مشابه خودراهبری)، سوءاستفاده از دیگران و تهاجمی بودن در ارتباط است. همچنین هادسون و همکاران (2018) نیز پژوهشی انجام دادند که در آن رابطه بین سهگانههای تاریک شخصیت را با برخی از سازههای دیگر همچون درستکاری و انسانیت[13] که سازهی منش را در برمیگیرد تأیید میکند. داینیس و ورتیج (2018) نیز در پژوهشی مشابه این رابطه را تأیید کردهاند.
نوع عاطفهی فرد یعنی مثبت و منفی بودن عاطفه نیز متغیری است که میتواند بر سهگانههای تاریک شخصیت اثرگذار باشد و درعینحال از سرشت و منش و خرد فرد سرچشمه بگیرد. عاطفه را میتوان بیان یا پاسخ هیجانی قابلمشاهده به موقعیتهای مختلف دانست (گلدبرگ، 2006). عواطف دارای دو بُعد هستند. یکی عاطفهی منفی است. بدین معنی که شخص تا چه میزان احساس ناخرسندی و ناخوشایندی میکند. عاطفهی منفی یک بُعد عمومی از یأس درونی و عدم اشتغال به کار لذتبخش است که به دنبال آن حالتهای خُلقی اجتنابی از قبیل خشم، غم، تنفر، حقارت، احساس گناه، ترس و عصبانیت پدید میآید. بُعد عاطفی دوم، عاطفهی مثبت است که حالتی از انرژی فعال، تمرکز زیاد و اشتغال به کار لذتبخش است. عاطفهی مثبت دربرگیرندهی طیف گستردهای از حالتهای خُلقی مثبت ازجمله شادی، احساس توانمندی، شور و شوق، تمایل، علاقه و اعتمادبهنفس است (واتسون، مککینی، هاوکینس و موریس، 1988).
طبق نظر هادسون و همکاران (2018) عاطفه بدان دلیل متأثر از خرد است که بهصورت واکنشهای در حال نوسان، بهطور مداوم تحت تأثیر طرز تفکر و شناخت فرد، بهعنوان رکن اصلی سازهی خرد قرار دارد. پژوهشها این رابطه را تأیید میکنند. امیری و سپهریان آذر (2016) در پژوهشی نشان دادهاند ابرازگری هیجانی و عاطفهی مثبت با سهگانهی تاریک شخصیت رابطهی منفی و عاطفهی منفی با سهگانههای تاریک رابطهی مثبتی دارد. اگن، چان و شورتر (2014) نیز در پژوهشی نشان دادهاند عاطفهی منفی با شخصیت خودشیفته در ارتباط است. استین، فارلی، بلیک و موور (2007) نیز در پژوهشی رابطه بین شخصیت ماکیاولیسم را با عاطفهی مثبت و منفی تأیید کرده است. والکر، دوبل و بیرنی[14] (2019) در پژوهشی نشان دادهاند سهگانههای تاریک شخصیت با هوش اجتماعی رابطه دارد.
ترن و همکاران (2018) نیز در پژوهشی نشان دادهاند سهگانهی تاریک شخصیت با عواطف منفی رابطهی مثبت دارد. موریس و همکاران (2017) نیز در یک بررسی متاآنالیز، سهگانههای تاریک شخصیت را با عواطف مثبت و منفی دارای رابطه معرفی کردهاند. همچنین کویین[15] (2011) نشان داد که وقتی شرکتکنندگان در مورد تجربیاتی صحبت میکنند که در آن حکمت یا خردی را به دست آوردهاند، عاطفهی منفی را در روایت خود بیان میکنند. از سوی دیگر، هنگامیکه از شرکتکنندگان خواسته شد تجربیات خود را که در آنها از خرد استفاده میکردند فراخوانند، در روایت خود کلمات عاطفی مثبت بیشتری بیان کردند.
آردلت (2011) نیز در پژوهشی رابطهی بین خرد و شادکامی (که سازهی نزدیک به عاطفهی مثبت است) را مثبت و معنادار نشان دادهاند. زاچر و اسادیگنر (2018) نیز در پژوهش خود نشان دادهاند بین خرد با بهزیستی روانشناختی[16] (که با عاطفهی منفی رابطهی منفی قوی و با عاطفهی مثبت رابطهی مثبت قوی دارد) همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین لی، استاجکویچ و چو (2011) در پژوهشی نشان دادهاند ابعاد عاطفهی مثبت با همکاری بین فردی (از مؤلفههای منش) رابطهی مثبت دارد. دوسی (2018) نیز در پژوهش خود نشان داده است که عاطفهی مثبت با خودفراروی (از مؤلفههای منش)، رضایت از زندگی و بهزیستی (از مصداقهای خودراهبردی در متغیر سرشت) رابطهی مثبت و با عاطفهی منفی رابطهی منفی دارد.
سهگانههای تاریک شخصیت یک متغیر نامطلوب شخصیتی محسوب میشود که وجود فراتر از نرمال آن در افراد، منجر به پیامدهای نامطلوب دیگر همچون جامعهستیزی؛ بهرهکشی از دیگران، اعمال زور و فشار بر دیگران، تحقیر دیگران و حتی منجر به جرم و جنایت و قتل میشود؛ بنابراین جستجوی متغیرهای تأثیرگذار بر آن اهمیت دارد. بررسی مبانی نظری و پیشینهی پژوهشی نشان میدهد که این متغیر میتواند با متغیرهای خرد در انسان، ویژگیهای سرشتی و منشی در انسان همبسته باشد. علاوه بر این ویژگیهای منفی در سهگانهی تاریک شخصیت میتواند با عاطفهی مثبت و منفی انسان همبسته باشد؛ اما شکافهای پژوهشی مهم، آن است که عمدتاً پیشبینی سهگانههای تاریک شخصیت بر اساس نشانگرهای کامل در غالب یک متغیر واحد (در متغیر خرد، سرشت و منش و عاطفهی مثبت یا منفی) پیشبینی نشده است بلکه پژوهشهای پیشین عمدتاً به بررسی رابطهی سهگانهی تاریک شخصیت بر اساس نشانگرها یا متغیرهای نزدیک به آن نشانگرها و بهطور مجزا پرداختهاند.
همچنین آنچه لزوم این پژوهش را بااهمیتتر میکند، پیشبینی سهگانههای تاریک شخصیت بر اساس متغیر خرد و سرشت و منش و نیز عاطفهی مثبت و منفی است درحالیکه عاطفهی مثبت و منفی خود متأثر از خرد و سرشت و منش است؛ بنابراین در این پژوهش به پیشبینی سهگانههای تاریک شخصیت بر اساس متغیر خرد، سرشت و منش با نقش میانجی عاطفهی مثبت و منفی پرداخته شده است تا تعیین گردد که رابطهی سهگانههای تاریک شخصیت با 1) خرد، 2) سرشت و منش و 3) عاطفهی مثبت و منفی چگونه است؟ همچنین رابطهی 4- متغیر خرد بهواسطهی عاطفهی مثبت و منفی و 5- متغیر سرشت و منش بهواسطهی عاطفهی مثبت و منفی با سهگانههای تاریک شخصیت چگونه است؟
روش
طرح پژوهشی
ازآنجاکه این پژوهش با هدف برخورداری از نتایج یافتهها برای حل مسائل موجود بهکار میرود، لذا نوع پژوهش ازنظر هدف، بنیادی است و چون این مطالعه به دنبال تدوین مدل علّی سهگانهی تاریک شخصیت بر اساس خرد و منش با میانجیگری عاطفهی مثبت و منفی است ازاینرو این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و با توجه به اینکه دیدگاهها و نظرات افراد مختلف مورد نظر است، لذا ماهیت پژوهش پیمایشی است. درنهایت طرح مطالعه از نوع همبستگی بر پایهی مدلیابی بود.
شرکتکنندگان
جامعهی آماری یا هدف این پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد تهران بودند که تعداد 532 نفر در آن شرکت داشتند. بهمنظور گزینش شرکتکنندگان ابتدا مجوز فعالیت در دانشگاه آزاد تهران (تهران مرکز و تهران جنوب) از مدیریت دانشگاهها و واحد پژوهش دریافت شد. سپس بعد از موافقت و هماهنگی مرکز دانشگاهی و اعلام فراخوان در دانشکدههای مربوط (پنج دانشکده) با توجه به ملاکهای ورود و بیان اهداف پژوهش، 650 شرکتکننده اعلام آمادگی کرده که درنهایت 532 پرسشنامهی کامل وارد فرایند تحلیل شدند.
ابزارهای سنجش
مقیاس سهگانههای تاریک شخصیت یا دوازده کثیف: دوازده کثیف )(DD در سال 2010 توسط جوناسون و وبستر ساخته شد. این مقیاس شامل 12 گویه است و هر بُعد از سهگانهی تاریک شخصیت (بُعد خودشیفتگی: سؤالات 1 تا 4، بُعد ماکیاولیانیسم: سؤالات 5 تا 8، بُعد ضداجتماعی: سؤالات 9 تا 12) را در اندازههای 7 درجهای از (1 کاملاً مخالفم) تا (7 کاملاً موفقم) میسنجد. نمرهی بالا در این مقیاس نشاندهنده بالا بودن میزان ویژگیهای سهگانهی تاریک در فرد است و برعکس. در این مقیـاس هرکـدام از سه صفت تاریک شخصیت توسط 4 گویه سـنجیده شده و نمرهی افراد میتواند برای هر بُعد بین 4 تا 28 باشد (جوناسون، وبستر و اسمیت، 2009).
مقیاس سرشت و منش: پرسشنامهی سرشت و منش توسط کلونینجر در سال 1987 ساخته شده و مشتمل بر 125 سؤال است. دارای مؤلفههای ششگانهی نوجویی، آسیب پرهیزی، پاداش وابستگی، پشتکار، خودراهبری، همکاری و خودفراروی است. این مقیاس بهصورت صحیح = 1 و غلط = صفر نمرهگذاری میشود. بازهی نمرات مؤلفههای سرشت بین صفر تا 60 و بازهی نمرات مؤلفههای منش بین صفر تا 65 است. نمرهی 30 نقطهی برش مؤلفههای سرشت و نمرهی 5/32 نقطهی برش مؤلفههای منش میباشد.
مقیاس عاطفهی مثبت و منفی: مقیاس عاطفهی مثبت و منفی توسط واتسون، کلارک وتلگن در سال 1988 ساخته شد و یک ابزار خودسنجی 20 آیتمی است که برای ارزیابی ابعاد متمایز عاطفهی مثبت و عاطفهی منفی طراحی گردیده است. طبق نظر طراحان پیوستار بُعد عاطفهی مثبت از حالت اشتیاق و فعالسازی تا تنبلی و سستی و بُعد عاطفهی منفی از حالت آشفتگی و برانگیختگی آزارنده تا حالت متانت و آرامی قرار دارد. نمرهگذاری یک مقیاس لیکرت 5 درجهای است.
مقیاس خرد: مقیاس سهبُعدی خرد توسط آردلت در سال 2013 ساخته شد که خرد را ترکیبی از ابعاد شناختی (14 آیتم)، تأملی (12 آیتم) و عاطفی (13 آیتم) تعریف مینماید. 24 آیتم با مقیاس لیکرت 5 نمرهای از «قطعاً در مورد من درست است» تا «برای من درست نیست» و 15 آیتم دیگر با مقیاس لیکرت 5 نمرهای از «بهشدت موافقم» تا «بهشدت مخالفم» نمرهگذاری میشوند.
کد اخلاق
جهت طی مراحل اداری و گرفتن مجوز فعالیت در دانشگاه، مجــــوزی از دانشگاه آزاد اسلامـــــی واحــــد سمنان به شماره 12820705972012 دریافت شد.
روند اجرای پژوهش
با هماهنگی لازم با معاونت پژوهشی دانشگاههای آزاد تهران (مرکز و جنوب) و حراست دانشگاه، طی فراخوانی از طریق سایت و تابلوی اعلانات، علاقهمندان به شرکت در پژوهش دعوت شدند. از دانشجویان خواسته شد جهت دریافت پرسشنامهها به محل مشاورهی دانشگاه مراجعه و پس از دریافت توضیحات درنهایت دقت و صداقت به سؤالات پاسخ دهند. ضمن اینکه اطمینان داده شد که یافتههای حاصل از این بررسی جهت انجام پژوهش دانشگاهی با حفظ کلیهی اطلاعات شخصی صورت گرفته و هیچ تأثیری بر روال تحصیلی و موقعیت ایشان نداشته و در صورت لزوم در هر مرحله از فرایند پژوهش قادر به ترک و عدم پاسخگویی به پرسشنامهها هستند.
نتایج
دادههای این پژوهش در دو سطح توصیفی شامل اطلاعات جمعیتشناختی، شاخصهای گرایش مرکزی و پراکندگی وضعیت متغیرهای پژوهش و در سطح استنباطی با روش آماری تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام شد. یافتهها نشان داد که 279 نفر (4/52 درصد) مرد و 253 نفر (6/47 درصد) زن بودند. میانگین و انحراف معیار سن اعضای گروه نمونه 15/10 ± 42/31 بود. تعداد 228 نفر (8/42 درصد) مجرد، 257 نفر (3/48 درصد) متأهل و 25 نفر (6/4 درصد) مطلقه بودند. همچنین 22 نفر (1/4 درصد) وضعیت تأهل را گزارش نکردند. ازلحاظ تحصیلات اعضای گروه نمونه 244 نفر (7/45 درصد) دارای لیسانس، 248 نفر (8/43 درصد) دارای فوقلیسانس و 24 نفر (5/4 درصد) دارای مدرک دکتری بودند. ازنظر وضعیت اشتغال 211 نفر (6/39 درصد) بیکار، 165 نفر (1/31 درصد) کارمند و156 نفر (3/29 درصد) دارای شغل آزاد بودند.
جدول 1 نشان میدهد که گروه نمونهی پژوهش، میزان سهگانههای تاریک شخصیت کمّی را از خود گزارش کردند. یافتههای توصیفی مربوط به متغیر سرشت و منش نشان میدهد که میزان این مؤلفهها در شرکتکنندگان نسبتاً بالاتر از میانگین گزارش شده است. همچنین یافتههای مربوط به متغیر عاطفهی مثبت و منفی گویای آن است که شرکتکنندگان میزان عاطفهی مثبت خود را بالا و میزان عاطفهی منفی کمتری را از خود گزارش کردند. درنهایت یافتههای توصیفی مربوط به خرد نشان میدهد که شرکتکنندگان پژوهش میزان مؤلفههای خرد در خود را بالاتر از میانگین گزارش کردند.
جدول 2 نشان میدهد که هر سه متغیر نشانگر، بر سازهی مکنون سهگانه تاریک شخصیت بار شدهاند و سهم معناداری در تشکیل این متغیر دارند (T>1.96). همچنین یافتهها نشان میدهد که هر دو متغیر نشانگرِ عاطفهی مثبت (بهصورت مثبت) و عاطفهی منفی (بهصورت منفی) بهطور معناداری بر سازهی مکنون عاطفهی مثبت و منفی بار شدهاند، بنابراین این دو متغیر نشانگر عاطفهی مثبت و عاطفهی منفی سهم معناداری در تشکیل متغیر عاطفهی مثبت و منفی دارند؛ و نیز یافتهها نشان میدهد که هر سه متغیر نشانگر در متغیر خرد بر این سازهی مکنون بار شدهاند (T>1.96). همچنین یافتهها نشان میدهد که همهی متغیرهای نشانگرِ سازهی مکنونِ سرشت و منش بر این سازهی مکنون بار میشوند (T>1.96).
جدول 3 نشان میدهد که اثر سه متغیر عاطفهی مثبت و منفی، سرشت و منش و خرد بر متغیر سهگانههای تاریک شخصیت منفی و معنادار است (T>1.96). در متغیر عاطفهی منفی رابطه بین این متغیر با سهگانههای تاریک شخصیت مثبت و معنادار است. متغیرهای سرشت و منش و خرد نیز بر عاطفه، اثرات ساختاری مثبت و معناداری دارند (T>1.96).
جدول 4 نشان میدهد که دو متغیر سرشت و منش و خرد بهواسطهی عاطفهی مثبت و منفی، اثرات منفی و معناداری بر سهگانههای تاریک شخصیت دارند (T>1.96). همچنین اثر ساختاری کل سرشت و منش بر سهگانهی تاریک شخصیت و اثر ساختاری کل خرد بر سهگانههای تاریک شخصیت (یعنی تجمیع اثرات غیرمستقیم و مستقیم) منفی و معنادار بود (T>1.96). اثر ساختاری کلِ سرشت و منش بر سهگانهی تاریک شخصیت بیشتر از اثر ساختاری کل خرد بود.
جدول 5 نشان میدهد که متغیر سرشت و منش بر هر سه بُعد متغیر سهگانهی شخصیت، یعنی شخصیت خودشیفته، ماکیاولیسم و شخصیت ضداجتماعی اثر منفی و معناداری دارد (T<1.96). همچنین بر متغیرهای عاطفهی مثبت نیز اثر منفی و معنادار و بر عاطفهی منفی اثر مثبت و معنادار دارد (T<1.96).
جدول 6 نشان میدهد که متغیر خرد بر هر سه بُعد متغیر سهگانه شخصیت، یعنی شخصیت خودشیفته، ماکیاولیسم و شخصیت ضداجتماعی اثر منفی و معناداری دارد (T<1.96). همچنین بر متغیرهای عاطفهی مثبت نیز اثر منفی و بر عاطفهی منفی اثر مثبت و معنادار دارد (T<1.96). جدول 7 نشان میدهد که میزان 29/0 از واریانس متغیر شخصیت خودشیفته، میزان 22/0 از واریانس متغیر شخصیت ماکیاولیسم، میزان 24/0 از واریانس متغیر شخصیت ضداجتماعی، میزان 17/0- از متغیر عاطفهی مثبت و میزان 20/0 از متغیر عاطفهی منفی توسط متغیرهای مدل (سرشت و منش و متغیر خرد) پیشبینی و تبیین میشود. همچنین همه مقادیر معنادار میباشند (T>1.96).