1- دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2- استاد گروه روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران ، s.amiri@edu.ui.ac.ir
3- استاد گروه روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
4- استاد گروه مشاوره، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
متن کامل [PDF 918 kb]
(2021 دریافت)
|
چکیده (HTML) (3688 مشاهده)
متن کامل: (1981 مشاهده)
مقدمه
حساسیت بین فردی[1] به معنای آگاهی و حساسیت بیشازحد، نسبت به رفتار و احساسات دیگران است که با احساس ناراحتی، رفتارهای اجتنابی، عزتنفس پایین و کمرویی در روابط بین فردی مشخص میشود (یو، ژانگ، ژانگ، زو و چن، 2018؛ ماسیلو و همکاران، 2017). حساسیت بینفردی بالا عموماً با مشغولیت ذهنی، گوشبهزنگی نسبت به رفتار و خُلق اطرافیان و حساسیت نسبت به دریافت انتقاد و طرد در تعاملات اجتماعی همراه است (اسلانبکوا، چونگ، کاریپبائف، سابیروا، آلبیمایوا، 2019). حساسیت بین فردی ساختاری چندبعدی، شامل آگاهی بین فردی[2] (حساسیت به تعاملات بین فردی و هوشیاری فرد نسبت به رفتار و احساسات دیگران)، اضطراب جدایی[3] (اضطراب فرد زمان جدا شدن از افراد مهم زندگی و بالأخص تکیهگاه دلبستگی)، کمرویی[4] (عدم جرئتمندی و ترس از ناراحت کردن دیگران)، خوددرونی شکننده[5] (فرد احساسات درونی خود را به خاطر ترس از طرد شدن و مورد انتقاد قرار گرفتن بیان نمیکند) و نیاز به تأیید[6] (تمایل فرد برای خشنود کردن و رضایت دیگران) است (اوتسوکا و همکاران، 2017؛ ویلهلم، بویس و براون هیل، ۲۰۰۴؛ وجودی، عطارد و پور شریفی، 2014).
دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا رفتارشان را برای به حداقل رساندن خطر سرزنش یا طرد، توسط انتظارات دیگران تعدیل میکنند (آنلی، 2019؛ نایستروم، کیل برگ، هایم دال و جانسون، 2018). این افراد زمانی که مورد انتقاد و طرد قرار میگیرند احساس بیکفایتی و کمبود در مقایسه با دیگران و رنج در تعاملات بینفردی همراه با تفسیرهای نادرست مکرر از رفتار دیگران دارند (نایستروم و همکاران، 2018؛ اوتانی و همکاران، 2014؛ سووج، جیکوب و پین، 2010). حساسیت بین فردی بالا با اختلالات اضطرابی[7] و افسردگی[8]، ویژگیهای اختلال شخصیت اجتنابی[9] و مرزی[10]، کیفیت پایین زندگی، آشفتگی ذهنی، عاطفهی منفی (آنلی، 2019؛ جیانگ و همکاران، 2019؛ هاپوود و گود، 2018؛ ویدوانیدی و سودیر، 2009؛ نجارپور، قنبری و مظاهری، 2017)، دلبستگی ناایمن[11] (اوتانی و همکاران، 2014) و عملکرد تحصیلی پایین دانشجویان (هارب، هیمبر، فرسکو، شرر و لیبویتز، 2002) ارتباط دارد، همچنین میزان آسیبپذیری دانشجویان را برای پاسخگویی منفی به عوامل استرسزای زندگی افزایش میدهد و بهعنوان پایهای برای الگوی تعاملات اجتماعی منفی محسوب میشود (باتلر، دهرتی و پاتر، 2007). بهعبارتدیگر، حساسیت بین فردی نوعی مشکل هیجانی است که تحت تأثیر هیجانات منفی، مشکلات تنظیم هیجان[12] (بیرامی، هاشمی و عاشوری، 2017؛ صالحی، باغبان، بهرامی و احمدی، 2011)، سبک دلبستگی و نقشی که این متغیرها در روابط بینفردی دارند، قرار میگیرد. ارتباط معناداری بین سبک دلبستگی، تنظیم هیجان و روابط با همگنان وجود دارد (آکون، دوریک بیتایگان، دوریمسی-آزگاون و بسکاک، 2018؛ مرت، 2020).
وجود مشکلات بینفردی و داشتن انتظارات پایین از دریافت حمایت عاطفی از جانب دیگران به دلیل دلبستگی ناایمن با مشکلات تنظیم هیجان ارتباط دارد (ساداوا، بوسری، مولنار، پریر و دکورویل، 2009؛ هو، کیم، لی و چای، 2017). تنظیم هیجان فرآیند هشیار[13] یا ناهشیار[14] تعدیل کیفیت، شدت و مدت بیان هیجانات، تجارب و موقعیتهای هیجانی است (اشنل و هرپتز، 2018) که بهمنظور افزایش، حفظ و کاهش مؤلفههای هیجانی، رفتاری و شناختیِ پاسخهای هیجانی به کار برده میشود (کور، پولاتوس، ومرلن و گرینبرگ، 2015؛ تولی، ایمس، گارسیا و دونوهو، 2015؛ گراس، 2015). تنظیم شناختی هیجان[15]، میتواند از طریق فرآیندهای ناهشیار، مانند توجه انتخابی[16]، یا فرآیندهای هشیار، مانند نشخوار فکری[17] و سرزنش خود[18] برای بررسی و پردازش رویدادهای هیجانی، انجام شود. راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، فرآیندهای هشیار روانشناختی هستند که افراد برای مقابله با رویدادهای منفی از آنها استفاده میکنند (اکسترما، سانچز-آلوارز و ری، 2020). این راهبردها در دو گروه راهبردهای کارآمد تنظیم شناختی هیجان شامل پذیرش[19]، تمرکز مجدد مثبت[20]، تمرکز مجدد بر برنامهریزی[21]، ارزیابی مجدد مثبت[22]، دیدگاهگیری[23] و راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان شامل سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعهسازی[24] و سرزنش دیگران[25] قرار میگیرند (فراهانی، رفیعی پور و جعفری، 2019).
مرور در مطالعات پیشین در حوزهی حساسیت بینفردی و تنظیم هیجان نشان داد، راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان با انواع اختلالات بالینی (استیکل برک، بدن، کلینجان، ریجندرس و ون بار، 2016)، مانند اختلالات خُلقی و اضطرابی ارتباط دارد (آلدو، جی، دلوس رییسی و سیگر، 2016؛ گیلبرت، مینکا، زینبرگ و کراسک، 2016؛ اشنل و هرپتز، 2018، صالحی، مظاهری، آقاجانی و جهانبازی، 2015، گل محمدی، صادقی، شمسالدینی، ظهرابی، هاشمی نژاد، 2016). راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان میتواند در ایجاد، گسترش، تداوم و مقاومت به درمان اختلالات بالینی نقش مهمی ایفا کند (دریمن و هایمبرگ، 2018؛ حسنی و آریانا کیا، 2016).
افرادی که اضطراب و افسردگی دارند، در شناسایی، درک و تحمل هیجانات مشکل دارند، لذا عموماً از راهبردهای ناکارآمد تنظیم هیجان مانند اجتناب، سرکوب و نشخوار فکری استفاده میکنند و استفادهی محدودی از راهبردهای کارآمد تنظیم هیجان مانند پذیرش، ارزیابی مجدد و حل مسئله دارند (بلالاک، کشدان و فارمر، 2016؛ دریمن، هایمبرگ، 2018). همچنین راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان با عزتنفس پایین (ولوتی، گاروفالو، بوتازی و کرتی، 2017) ارتباط مثبت و با شفقت با خود[26] ارتباط منفی دارد (ترومپتر، دکلاین و بوهلمایر، 2017). راهبردهای کارآمد تنظیم شناختی هیجان با افزایش عاطفهی مثبت و کاهش عاطفهی منفی (اودو و برینکر، 2014)، سلامت روان (کای، ریچدال، دیسانایک و اولجارویچ، 2017)، گشودگی[27]، رضایت از زندگی (تورلیوک و بوجور، 2013)، شفقت با خود (ترومپتر و همکاران، 2017)، دلبستگی ایمن (ساداوا و همکاران، 2009) و عزتنفس بالا (گودال، 2014) ارتباط دارد. همچنین ارتباط مثبتی بین سبک دلبستگی ایمن، راهبردهای کارآمد تنظیم هیجان و روابط مثبت با همگنان وجود دارد (آکون و همکاران، 2018؛ مرت، 2020). همچنین راهبردهای کارآمد تنظیم هیجان با اضطراب و افسردگی ارتباط منفی دارند (ساس ورد، آلتن برگر، ماس، کرگ و چاونس، 2018؛ شفر، نعمان، هولمز، توسن-کافیر و سامسون، 2017؛ لی و همکاران، ۲۰۱۴) و آموزش این راهبردها با کاهش حساسیت بین فردی در افراد ارتباط دارد (بیرامی و همکاران، 2017).
بنابراین مشکلات مختلف در تعاملات بینفردی، روابط اجتماعی و مهارتهای حل مسئله با راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان (دآوانزاتو، جورمان، 2013) و بالعکس عملکرد موفق در تعاملات اجتماعی و رضایت از روابط بینفردی در دانشجویان با راهبردهای کارآمد تنظیم شناختی هیجان ارتباط دارد (تمیر، 2016). درنتیجه، با توجه به تأثیر استفاده از راهبردهای کارآمد و ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان بر میزان حساسیت بینفردی در دانشجویان، پژوهشی که تمایز راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را در دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین بررسی کند یافت نشد؛ بنابراین نیاز به پژوهشهای بیشتری در این زمینه احساس میشود. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا نیمرخ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان توان تمایز بین دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین را دارد؟
روش
طرح پژوهشی و شرکتکنندگان
طرح پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعهی آماری، شامل تمامی دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی 98-97 متشکل از 8844 نفر (5792 دختر و 3052 پسر) بودند. در پژوهشهای توصیفی، بالا بودن حجم نمونه، ثبات یافتهها را افزایش میدهد و باید اندازهی نمونهی هر متغیر پیشبین چند متغیری حداقل به میزان 15 واحد باشد (کرلینجر و پدهاورز، 2018، ترجمه سرایی؛ گال، بورگ و گال، 2015، ترجمه نصر و همکاران). همچنین یکی از روشهای تعیین حجم نمونه در پژوهشهای توصیفی استفاده از فرمول ارائهشده توسط کوکران (1977) است (بارتلت، کوتلیک، هیگینز، 2001). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 368 نفر بهدست آمد که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. بدینصورت که ابتدا از بین 15 دانشکدهی دانشگاه اصفهان 3 دانشکدهی زبان، ادبیات، علوم بهصورت تصادفی انتخاب شد. در مرحلهی دوم از بین این دانشکدهها 5 گروه آموزشی تاریخ، زیست و فناوری، زبانشناسی و زبان و ادبیات عربی بهصورت تصادفی انتخاب گردید و در مرحلهی بعدی از بین این گروههای آموزشی 15 کلاس (از هر گروه آموزشی 3 کلاس) بهصورت تصادفی انتخاب شد.
از بین تمام دانشجویان کلاسهای انتخاب شده نمونهای به حجم حداقل 368 نفر بهطور تصادفی از بین دانشجویان دختر و پسر انتخاب شدند. به دانشجویانی که داوطلبانه ابراز تمایل به شرکت در پژوهش را داشتند پرسشنامهها ارائه و ضمن تشکر از آنها خواسته شد به تمام سؤالات پاسخ دهند. لازم به ذکر است، همهی اصول اخلاقـی در این مقالــه رعایت شده است (کــد اخلاق:
026 .1398IR.UI.REC.). شرکتکنندگان اجازه داشتند هر زمان که مایل بودند از پژوهش خارج شوند. همچنین همهی شرکتکنندگان در جریان روند پژوهش بودند و دربارهی بدون نام بودن پرسشنامهها و محرمانه ماندن اطلاعات به دانشجویان اطمینان خاطر داده شد. از 368 پرسشنامهی پاسخدادهشده توسط دانشجویان، 314 پرسشنامه بهطور کامل تکمیل شده بود و قابلیت تجزیهوتحلیل داشت.
ابزارهای سنجش
چکلیست تجدیدنظرشدهی نشانههای روانی[28] (SCL-90-R): این آزمون یکی از پراستفادهترین ابزارهای تشخیصی روانپزشکی است که توسط دروگاتیس و همکاران (1973) معرفی شده است و بیشتر برای غربالگری اختلالهای روانی به کار میرود و با استفاده از آن میتوان افراد سالم را از افراد بیمار تشخیص داد. آزمون شامل 90 سؤال است که برای اندازهگیری علائم روانی به کار میرود. هر یک از سؤالات از یک طیف ۵ درجهای میزان ناراحتی از نمرهی صفر (هیچ) تا 4 (بهشدت) تشکیل شده است. این آزمون 9 بُعد را میسنجند که عبارتاند از: شکایات جسمانی، وسواس فکری-عملی، حساسیت بینفردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوییدی و روانپریشی (انیسی، اسکندری، بهمنآبادی، نوحی و تولایی، 2014). در این پژوهش برای اندازهگیری میزان حساسیت بینفردی دانشجویان از بُعد حساسیت بینفردی که شامـل سؤالات 6-21-34-36-37-41-61-69-73 است استفاده شد.
سازندگان این آزمون اعتبار درونی آن را با استفاده از ضریب آلفا رضایتبخش گزارش کردهاند. در ایران نیز روایی همزمان و تمیز آزمون بررسی شد و ضرایب قابل قبولی بهدست آمد. همچنین در تحقیقات خارج و داخل کشور پایایی این آزمون مشخص شده است؛ دامنهی ضرایب آن در مطالعات خارج از کشور بین 77/0 تا ۹۰/0 و در مطالعات داخل کشور بین ۵۷/0 تا ۹۰/0 گزارش شده است (مدبرنیا، شجاعی تهرانی، فلاحی و فقیرپور، 2010). در این پژوهش ضریب آلفای کرونباخ 79/0 برای بُعد حساسیت بینفردی بهدست آمد. نمونهای از سؤالات آزمون عبارتاند از: آیا حساس و زودرنج شدهاید؟ آیا فکر میکنید که رفتار مردم نسبت به شما غیردوستانه است یا آنکه شما را دوست ندارند؟
پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان[29]: این پرسشنامه را گارنفسکی و همکاران (2002) بهمنظور ارزیابی راهبردهای شناختی بعد از تجربهی رویدادهای ناراحتکننده ابداع کردند. پرسشنامه ۳۶ گویه دارد که هرکدام بر اساس مقیاس درجهبندی لیکرت در دامنهای از هرگز (1) تا همیشه (5) قرار دارد. هر 4 گویه یک خردهمقیاس را تشکیل میدهد و درمجموع 9 خردهمقیاس پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاهگیری، سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعهسازی و سرزنش دیگران وجود دارد که هرکدام یکی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را میسنجد. نمرات هر خردهمقیاس در دامنهای از ۴ تا ۲0 و جمع کل نمرات در دامنهای از ۳۶ تا ۱۸۰ قرار میگیرد (صدری دمیرچی، قاضی ولوئی، شیشه گران، محمدی، 2018). در پژوهشهای خارج از کشور ضریب آلفای کرونباخ برای 9 خردهمقیاس این پرسشنامه بین 62/0 تا 80/0 گزارش شده است (گارنفسکی و کرایج، 2014). در ایران روایی آزمون از طریق همبستگی نمرهی کل با نمرات خردهمقیاسهای آزمون بررسی شد که دامنهای از ۴۰/0 تا ۶۸/0، با میانگین ۵۶/0 را دربرمیگرفت که همگی معنادار بودند.
همچنین برای پایایی پرسشنامه روی نمونهای از ۱۵ تا ۲۵ سال ضریب آلفای کرونباخ برابر با ۸2/0 گزارش شده و برای روایی پرسشنامه از طریق همبستگی راهبردهای منفی با نمرات افسردگی و اضطراب پرسشنامهی سلامت عمومی، به ترتیب ضرایب برابر با ۳۵/0 و ۳۷/0 درصد بهدست آمده است که همگی معنادار هستند (صالحی و همکاران، 2015). در این پژوهش ضریب آلفای کرونباخ 79/0 تا 86/0 برای کل خردهمقیاسها بهدست آمد. نمونهای از سؤالات آزمون عبارتاند از: خودم را مقصر این مسئله میدانم، باید یاد بگیرم با این شرایط کنار بیایم، شرایط میتوانست بهمراتب بدتر از این باشد.
روند اجرای پژوهش
برای تقسیم دانشجویان به دو گروه با حساسیت بینفردی بالا و پایین، با توجه به اینکه یکی از روشهای تعیین نقطهی برش دادههای پرسشنامه جهت مشخص کردن گروهها استفاده از میانه است (امین پور، 2018)، از نقطهی میانه دادههای حساسیت بینفردی در چکلیست تجدیدنظرشدهی نشانههای روانی یعنی نمرهی 8 استفاده شد. به این صورت که از 314 دانشجویی که به پرسشنامههای پژوهش بهطور کامل پاسخ داده بودند، 139 نفر با حساسیت بینفردی پایین (نمرات پایینتر از 8 در بُعد حساسیت بینفردی) و 152 نفر با حساسیت بینفردی بالا (نمرات بالاتر از 8 در بُعد حساسیت بینفردی) مشخص شد. درنتیجه 23 نفر از دانشجویان به دلیل آنکه در هیچیک از گروهها جای نگرفتند، از نمونه حذف شدند و تحلیلهای پژوهش با استفاده از 291 نفر دانشجو انجام شد.
بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار بستهی آماری در علوم اجتماعی[30] (SPSS) نسخه 22 در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. جهت بررسی شاخصهای توصیفی از میانگین و انحراف معیار و جهت بررسی تفاوتهای معنادار بین دو گروه با توجه به متغیر وابسته، همچنین تشخیص و پیشبینی عضویت گروهی و احتمال تعلق فرد به هر گروه در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل تشخیصی[31] و همبستگی چندگانه[32] استفاده شد.
نتایج
ابتدا پیشفرضهای تحلیل تشخیصی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی نرمال بودن با استفاده از نمودار هیستوگرام نشان داد که نمرات متغیرهای پژوهش دارای توزیع تقریباً نرمال هستند. نتایج آزمون باکس جهت بررسی همگنی ماتریس واریانس-کواریانس نمرات (005/79=Mbox، 69/1=F، 055/0=sig) تائید شده است؛ همچنین در متغیرهای مستقل پژوهش (راهبردهای شناختی تنظیم هیجان) میزان تحمل بیشتر از 1/0 و یا عامل تورم واریانس کمتر از 10 بود که نشاندهندهی عدم همخطی بین متغیرهای مستقل پژوهش هستند.
در جدول 1 یافتههای توصیفی، نتایج تحلیل تشخیصی و در جدول 2 نتایج آزمون همبستگی متعارف و آزمون لامبدای ویلکز و مجذور کای برای بررسی تمایز راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دو گروه دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین ارائه شده است.
نتایج تحلیل واریانس در جدول 1 نشان میدهد، دو گروه از دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین در راهبردهای فاجعهسازی، سرزنش دیگران، نشخوار فکری، پذیرش (001/0>P)، تمرکز مجدد بر برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت، سرزنش خود و تمرکز مجدد مثبت (05/0>P) تفاوت معناداری دارند.
در جدول 2 میزان همبستگی متعارف برابر با 50 درصد است که نشان میدهد 50 درصد واریانس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مربوط به عضویت گروهی است. بهعبارتدیگر 50 درصد واریانس نمرات راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به این مربوط است که دانشجویان حساسیت بینفردی بالا یا پایین داشته باشند. مقدار لامبدای ویلکز و مجذور کای به ترتیب برابر با 752/0 و 05/81 که در سطح 001/0 معنادار است؛ با توجه به مقدار کم لامبدای ویلکز، مقدار زیاد مجذور کای و سطح معناداری میتوان نتیجه گرفت تابع تشخیصی بهدستآمده قدرت تشخیص خوبی برای تبیین تمایز در گروه دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین دارد؛ بنابراین، بر اساس نتایج حاصل از جدول 2 میتوان فرض صفر را رد و فرض پژوهش را تائید کرد.
در جدول 3 جهت دستیابی به میزان مشارکت راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیشبینی عضویت گروهی (حساسیت بینفردی بالا و پایین)، همبستگی ضرایب استاندارد و غیراستاندارد راهبردهای تنظیم شناختی هیجان ارائه شده است. نتایج جدول 3 نشان میدهد هرچه نمرات سرزنش خود، سرزنش دیگران، نشخوار فکری و فاجعهسازی در دانشجویان بیشتر باشد، احتمال حساسیت بینفردی بالا در آنها افزایش مییابد. در مقابل هر چه میزان پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز بر برنامهریزی و ارزیابی مجدد بیشتر باشد، احتمال حساسیت بینفردی پایین در آنها افزایش مییابد. افزون بر این، تعداد 106 دانشجو از 152 دانشجو با حساسیت بینفردی بالا و تعداد 93 دانشجو از 139 دانشجو با حساسیت بینفردی پایین بر اساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در گروه دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین قرار گرفتهاند که به ترتیب برابر با 70 و 67 درصد است. بهعبارتدیگر آزمون راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در پیشبینی حساسیت بینفردی دارای 70 درصد حساسیت و 67 درصد ویژگی است.
شکل 1 جهت مقایسهی نیمرخ راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در دو گروه از دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین ارائه شده است که نشان میدهد دو گروه از دانشجویان به ترتیب در راهبردهای فاجعهسازی، سرزنش دیگران، نشخوار فکری، پذیرش، تمرکز مجدد بر برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت، سرزنش خود و تمرکز مجدد مثبت متمایزند ولی در راهبرد دیدگاهگیری تفاوتی ندارند. همچنین نشان میدهد دانشجویان با حساسیت بینفردی پایین نمرات بالاتری در راهبردهای کارآمد تنظیم شناختی هیجان (پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت) نسبت به دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا دارند، درحالیکه دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا نمرات بالاتری در راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان (سرزنش خود، نشخوار فکری، فاجعهسازی و سرزنش دیگران) نسبت به دانشجویان با حساسیت بینفردی پایین دارند.
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش با هدف تعیین نقش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان جهت تمایز دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای فاجعهسازی، سرزنش دیگران، نشخوار فکری، پذیرش، تمرکز مجدد بر برنامهریزی، ارزیابی مجدد مثبت، سرزنش خود و تمرکز مجدد مثبت، به ترتیب دارای بالاترین توان در تمایز دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین بودند. بهعبارتدیگر هر چه میزان استفاده از راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان بیشتر باشد، احتمال حساسیت بینفردی در آنها افزایش مییابد. نتیجهی پژوهش همسو با تحقیقات انجامشده در این زمینه است، ازجمله: حساسیت بینفردی تحت تأثیر مشکلات تنظیم هیجان نیز قرار میگیرد (بیرامی و همکاران، 2017؛ صالحی و همکاران، 2011)، راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان با مشکلات مختلف بینفردی (دآوانزاتو و همکاران، 2013؛ ساکسنا و همکاران، 2011) و اختلال اضطراب و افسردگی (اشنل، هرپتز، 2018؛ شفر و همکاران، 2017) ارتباط دارد.
در تبیین این نتیجه بر مبنای دیدگاه دلبستگی میتوان گفت، افراد دارای حساسیت بینفردی بالا از دلبستگی ناایمنی برخوردارند که آنها را ازنظر هیجانی و ترس از انتقاد و طرد شدن، آسیبپذیر میسازد. در حقیقت این گروه از افراد در بازنمایی ذهنی از دلبستگی خود در هنگام شکلگیری دلبستگی دچار مشکلاتی شدهاند و بنابراین الگوی فعال درونی آنها آسیبپذیر شده و درنتیجه حساسیت بیشازحدی به نشانههای طردشدگی نشان میدهند. در این راستا بهمحض مواجهه با الگوهای رفتاری که اندک نشانهای از طردشدگی و انتقاد دارد، الگوی فعال درونی منفی این افراد فعال خواهد شد و فرد تمام تلاش خود را برای مورد پذیرش دیگران واقعشدن انجام میدهد. این الگو آنها را وارد چرخهای از وابستگی میکند، به صورتی که تائید و پذیرش نظر دیگران موضوعیت زیادی برای فرد پیدا میکند درنتیجه، موافقت با دیگران علیرغم داشتن نظر مخالف تنها بهمنظور تأئید دیگران و از دست ندادن پذیرش آنها نسبت به خود، فرد را در چرخهی وابستگی قرار میدهد. بیاعتمادی به اطرافیان ازیکطرف و نگرانی از طرد شدن از جانب آنها به دلیل الگوی فعال درونی منفی، از طرف دیگر فرد را وادار میکند که وارد چرخهی دیگری یعنی اجتناب شود. این چرخه، برای به حداقل رساندن ناکامی شکل میگیرد.
چرخهی اجتناب، فرد را از نزدیک شدن به اطرافیان بهمنظور پیشگیری از عواقب سخت ناکامی دچار بازداری ارتباطی و فاصله گرفتن از روابط اجتماعی میکند؛ بنابراین این افراد رفتارهای اجتنابی و انتظارات پایینی از دریافت حمایت عاطفی از اطرافیان دارند و عموماً از آنها فاصله میگیرند (اوتانی و همکاران، 2014، هو و همکاران، 2017، یو و همکاران، 2018؛ ماسیلو و همکاران، 2017). حساسیت نسبت به انتقاد و طرد شدن که بر اساس الگوی فعال درونی منفی رخ میدهد فرد را مستعد ارتباطات اجتماعی ضعیف مینماید، به دلیل ترس از عدم تائید از جانب دیگران عزتنفس فرد روزبهروز دستخوش مشکلات بینفردی میشود. فرد برای درخواست حمایت عاطفی از طرف دیگران نیز دچار مشکل خواهد شد، بنابراین عزتنفس و استقلال خود را از دست میدهند و ترس از رهاشدگی و عدم پذیرش، او را در چرخه قویتری از وابستگی قرار میدهد.
بنابراین افراد دارای حساسیت بینفردی بالا دائم نگراناند که مبادا حداقل ارتباطی که بهدست آوردهاند را از دست بدهند و درنهایت دایرهی ارتباطی آنها روزبهروز محدودتر خواهد شد. بهاینترتیب سایر افراد در مواجهه با این افراد (با حساسیت بینفردی بالا)، از روابط بینفردی با آنها به دلیل شکنندگی سیستم روانی و حساسیت افراطی و بیشازحد این گروه اجتناب مینمایند؛ بنابراین دایرهی ارتباطی این افراد بازهم محدودتر میگردد. (اوتسوکا و همکاران، 2017؛ ویلهلم و همکاران، ۲۰۰۴؛ وجودی و همکاران، 2014).
نکتهی قابلبحث دیگر هیجانات و خُلق منفی افراد دارای حساسیت بینفردی بالا است (آنلی، 2019؛ جیانگ و همکاران، 2019)، اثرات عمدهی هیجانات منفی و مشکلات تنظیم هیجان، اضطراب جدایی، خُلق پایین (آلدو و همکاران، 2016)، دوسوگرایی، عزتنفس پایین (ولوتی و همکاران، 2017) و نامهربانی با خود (ترومپتر و همکاران، 2017) است که در این افراد قابل مشاهده است. بهعبارتدیگر افراد دارای حساسیت بینفردی بالا نهتنها هیجانات و خُلق منفی بیشتری را تجربه میکنند، بلکه توانایی کافی در ارزیابی رویدادهای هیجانی را هم ندارند، به این دلیل در پاسخ به عوامل استرسزا آسیبپذیرترند. (ولوتی و همکاران، 2017؛ باتلر و همکاران، 2007).
بنابراین دانشجویان با حساسیت بین فردی بالا در مقایسه با دانشجویان با حساسیت بین فردی پایین بیشتر از راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان مانند فاجعهسازی، نشخوار فکری، سرزنش خود و دیگران استفاده میکنند. این افراد به دلیل مشکلات تنظیم هیجان قادر به درک واقعیت اتفاقات و تعیین حدود رخدادها نیستند، بنابراین وقایع ناراحتکننده را یا انکار میکنند و یا در ذهنشان بیشبرآورد و بزرگ مینمایند، افکار منفی بالایی دارند، این افکار را مدام در ذهنشان تکرار میکنند، خاطرات مرتبط با آن را دائم مرور میکنند و خود یا دیگران را سرزنش مینمایند؛ بنابراین هم ازنظر دیدگاههای دلبستگی، رفتاری (شرطی شدن و تداعی) و هم ازنظر نقص در تنظیم هیجان، مشکلات این افراد قابل توجیه است که نتایج این پژوهش نیز گویای آن است.
یکی دیگر از نتایج پژوهش این بود که هر چه میزان استفاده از راهبردهای کارآمد تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان بیشتر باشد، احتمال حساسیت بینفردی در آنها کاهش مییابد. در تبیین این نتیجه میتوان بیان نمود، با توجه به اینکه دانشجویانی که از راهبردهای کارآمد تنظیم شناختی هیجان استفاده میکنند، دلبستگی ایمن (ساداوا و همکاران، 2009)، سلامت روان و عزتنفس بالایی دارند (کای و همکاران، 2017؛ گودال، 2014)، هیجانات مثبت بیشتری را تجربه میکنند (اودو و برینکر، 2014) و روابط بینفردی مناسبی دارند (تمیر، 2016). بهطوریکه پژوهشها نشان دادند سبک دلبستگی ایمن و تنظیم هیجان کارآمد پیشبینیکنندهی روابط بینفردی سازگارانه با همگنان بود (آکون و همکاران، 2018؛ مرت، 2020)؛ بنابراین تنظیم هیجان و سبک دلبستگی افراد با حساسیت بینفردی پایین منجر به روابط بینفردی مناسبی میگردد و فرد توانایی مقبولیت اجتماعی به دست میآورد.
درنتیجه، این افراد بدون احساس نگرانی، اضطراب و دغدغه ذهنی از انتقاد و طرد شدن، میتوانند به دیگران اعتماد کنند، روابط بینفردی صمیمی و باثباتی با آنها داشته باشند و در پاسخ به عوامل استرسزای زندگی از حمایتهای اجتماعی از جانب آنها بهرهمند شوند؛ بنابراین احتمال حساسیت بینفردی در دانشجویانی که از راهبردهای کارآمد تنظیم شناختی استفاده میکنند، کاهش مییابد.
همچنین نتایج پژوهش نشان داد که تمایز راهبرد دیدگاهگیری در دو گروه از دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین معنادار نبود. در تبیین این نتیجه میتوان گفت، راهبرد دیدگاهگیری بیشتر ازآنچه جنبهی هیجانی داشته باشد جنبهی شناختی دارد و آنچه باعث تمایز راهبردهای شناختی تنظیم هیجان در دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین میشود، اهمیت بُعد هیجانی این راهبردها است (بیرامی و همکاران، 2017). بهعبارتدیگر، دانشجویان با حساسیت بینفردی بالا و پایین میتوانند ازنظر بُعد شناختی شبیه به هم ولی ازنظر بُعد هیجانی متفاوت باشند. همچنین این راهبرد بیشتر در ارتباط با دیگران است، درصورتیکه سایر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در ارتباط با خود است. این نتایج نشان میدهد که توجه به بُعد هیجانی و تنظیم آن در افراد و بهویژه دانشجویان دارای حساسیت بینفردی بالا دارای اهمیت است و با مداخله در این بُعد میتوان به نتایج مطلوبی در افراد دارای حساسیت بینفردی بالادست یافت.
ازآنجاکه پژوهشهای بنیادین، دادههایی را برای شکلگیری مداخلات فراهم میآورند، از نتایج این پژوهش میتوان برای الگوی پیشگیری اولیه و ثانویه استفاده نمود. با توجه به ارتباط حساسیت بینفردی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، در سطح پیشگیری اولیه پیشنهاد میگردد که آموزش مهارتهای تنظیم هیجان در سطوح پایینتری ازنظر تحولی، بررسی و اثربخشی آن در سطوح بالاتر تحولی، مورد ارزیابی قرار گیرد تا بتوان از نتایج آن در آموزشهای فراگیر استفاده نمود. در سطح پیشگیری ثانویه، نظر به ارتباط راهبردهای ناکارآمد تنظیم شناختی هیجان و حساسیت بینفردی، آموزش مهارتهای تنظیم هیجان برای جلوگیری از اختلالات بالینی و مشکلات هیجانی، همچنین افزایش سطح سلامت روان در افراد پیشنهاد میگردد. از محدودیتهای پژوهش این است که جامعهی تحقیق شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان بود و به دلیل ویژگیهای خاص جامعهی دانشجویی، محدود شدن جامعه به دانشجویان ممکن است تعمیمپذیری نتایج را تحت تأثیر قرار دهد.
قدردانی: بر خود لازم میدانیم از تمام دانشجویان عزیز و مسئولان محترم دانشگاه اصفهان که در انجام این پژوهش مشارکت کردند صمیمانه قدردانی کنیم.
تعارض منافع: برحسب مدارک، در این مقاله هیچگونه تعارض منافع از سوی نویسندگان گزارش نشده است.
حامی مالی: این مقاله برگرفته از رسالهِ دکتری نویسندهی اول مقاله است.
|
Akün, E., Durak-Batıgün, A., Devrimci-Özgüven, H. & Baskak, B. (2018). Positive symptoms and perceived parental acceptance-rejection in childhood: socioeconomic level and regulatory role of gender. Turkish Psychiatry Journal, 29(2), 109-115. [DOI:10.5080/u22681] [PMid:302158 39]
Aldao, A., Gee, D. G., De Los Reyes, A., & Seager, I. (2016). Emotion regulation as a transdiagnostic factor in the development of internalizing and externalizing psychopathology: Current and Future Directions. Development and Psychopathology, 28(4pt1), 927-46. [DOI:10. 1017/S0954579416000638] [PMid:27739387]
Aminpour, H. (2018). Descriptive Statistics in Psychology and Educational Sciences (Psychology and Educational Sciences).12th ed. Tehran: Payame Noor University. [In Persian, 1397]
Anli, G. (2019). Investigating the relationship between sense of classroom community and interpersonal sensitivity. International Journal of Progressive Education, 15(5), 371-9. [DOI:10.29329/ijpe. 2019.212.24]
Anisi, j., Eskandari, M., Bahmanabadi, S., Noohi, S., & Tavalayi, A. (2014/1393). Standardization of Symptom Checklist 90 Revised (SCL-90 -R) of a military Unit. Journal of Military Psychology, 5(17), 57-67. [In Persian]
Barlett, J. E., Kotrlik, J. W., & Higgins, C. C. (2001). Organizational research: Determining appropriate sample size in survey research. Information Technology, Learning, and Performance Journal, 19(1), 43-50.
Bayrami, M., Hashemi, T., & Ashouri, M. (2017/1396). Effectiveness of Emotional Regulation Training on Students Social Adaptation and Interpersonal Sensitivity. Quarterly social psychology research, 27(7), 1-14. [In Persian]
Blalock, D., Kashdan, T., & Farmer, A. (2016). Trait and Daily Emotion Regulation in Social Anxiety Disorder. Cognitive Therapy and Research, 40(3), 416-425. [DOI:10.1007/s10608-015-9739-8]
Butler, J. C., Doherty, M. S., Potter, R. M. (2007). Social antecedents and consequences of interpersonal rejection sensitivity. Personality and Individual Differences, 43(6), 1376-85. [DOI:10. 1016/j.paid.2007.04.006]
CAI, R. Y., Richdale, A. L., Dissanayake, C., & Uljarevic, M. (2017). Brief report: inter-relationship between emotion regulation, intolerance of uncertainty, anxiety, and depression in youth with autism spectrum disorder. Journal of Autism and Developmental Disorders, 48(1), 316-325. [DOI:10.1007/s10803-017-3318-7] [PMid: 28980172]
D’Avanzato, C., Joormann, J., Siemer, M., & Gotlib, I. H. (2013) Emotion regulation in depression and anxiety: examining diagnostic specificity and stability of strategy use. Cognitive Therapy and Research, 37(5), 968-80. [DOI:10.1007/s10608-013-9537-0]
Dryman, M. T., & Heimberg, R. G. (2018). Emotion regulation in social anxiety and depression: a systematic review of expressive suppression and cognitive reappraisal. Clinical Psychology Review, 65, 17-42. [DOI:10.1016/j.cpr.2018.07. 004] [PMid:30064053]
Extremera, N., Sánchez-Álvarez, N., & Rey, L. (2020). Pathways between ability emotional intelligence and subjective well-being: bridging links through cognitive emotion regulation trategies. Sustainability, 12, 2-11. [DOI:10.3390/su12052 111]
Farahani, S., Rafiepoor, A., & Jafari, T. (2019). The Role of Mediator of Cognitive Emotion Regulation Strategies in the Relationship between Mindfulness and Perceived Stress in People with High Blood Pressure. International journal of applied behavioral sciences, 6(2), 52-9.
Gall, M., Borg, W., & Gall, J. (2015/1394(. Quantitative and Qualitative Research Methods in Educational Sciences and Psychology Collective. Trans. Nasr AR. 9th ed. Tehran: Shahid Beheshti University. [In Persian]
Garnefski, N., Kraaij, V. (2014). Bully victimization and emotional problems in adolescents: moderation by specific cognitive coping strategies? Journal of Adolescence, 37(7), 1153-60.
Gilbert, K., Mineka, S., Zinbarg, R. E., Craske, M. G., & Adam, E. K. (2016). Emotion regulation regulates more than emotion: associations of momentary emotion regulation with diurnal cortisol in current and past depression and anxiety. Clinical Psychological Science, 5(1), 37-51. [DOI: 10.1177/2167702616654437] [PMid: 28944106 PMCid: PMC5606207]
Golmahammadi, K., Sadeghi, H., Shamsoldini, H, Zohrabi, S., & Hashemi, F. (2016/1395). The simultaneity investigation of role of anxiety sensitivity and emotional regulation in prediction of social anxiety disorder. Journal of health Breeze Family Health Summer, 5(1), 40-6. [In Persian]
Goodall, K. (2014). Individual differences in the regulation of positive emotion: The role of attachment and self esteem. Personality and Individual Differences, 74(2015), 208-13. [DOI: 10.1016/j.paid.2014.10.033]
Gross, J. J. (2015). Emotion regulation: Current status and future prospects. Psychological Inquiry, 26(1), 1-26. [DOI:10.1080/1047840X.2014.940781]
Hassani, J., & Ariana Kiaa, E. (2016). Cognitive emotion regulation strategies, anxiety and impulsivity in bipolar disorder with and without comorbid obsessive-compulsive disorder. Iranian Journal of Psychiatry and Clinical Psychology, 22(1), 39-49. [In Persian]
Harb, G.C., Heimberg, R.G., Fresco, D.M., Schnrier, F.R. & Liebowitz, M.R. (2002). The psychometric properties of the interpersonal sensitivity measure in social anxiety disorder. Behaviour Research and Therapy, 40(8), 961-79. [DOI:10.1016/ S0005-7967(01)00125-5]
Hopwood, C. J., & Good, E. W. (2018). Structure and correlates of interpersonal problems and sensitivities. Journal of Personality, 87(4),1–13, 843-855. [DOI:10.1111/jopy.12437] [PMid:303 20881]
Huh, H. J., Kim, K. H., Lee, H. K., & Chae, J. H. (2017). The relationship between childhood trauma and the severity of adulthood depression and anxiety symptoms in a clinical sample: The mediating role of cognitive emotion regulation strategies. Journal of Affective Disorders, 213, 44-50. [DOI:10.1016/ j.jad.2017.02.009] [PMid:28189964]
Jiang, D., Hou, Y., Chen, X., Wang, R., Fu, C., Li, B., & Liu, X. (2019). Interpersonal sensitivity and loneliness among Chinese Gay Men: A Cross-sectional survey. International Journal of Environmental Research and Public Health, 16(11), 1-14. [DOI:10.3390/ijerph16112039] [PMid:31181720 PMCid:PMC6603862]
Kerlinger, F.N., & Pedhazur. E. (2018). Multiple regression in behavioral research H, Trans. Saraai H. 9th Ed, Tehran: Samt. [In Persian, 1397]
Kever, A., Pollatos, O., Vermeulen, N., & Grynberg, D. (2015). Interoceptive sensitivity facilitates both antecedent- and response-focused emotion regulation strategies. Personality and Individual Differences, 87, 20-23. [DOI:10.1016/j.paid.2015. 07.014]
Lei, H., Zhang, X., Cai, L., Wang, Y., Bai, M., & Zhu, X. (2014). Cognitive emotion regulation strategies in outpatients with major depressive disorder. Psychiatry Research, 218(1), 87-92. [DOI:10. 1016/j.psychres.2014.04.025] [PMid:24774074]
Masillo, A., Valmaggia, L., Saba, R., Brandizzi, M., Lo Cascio, N., Telesforo, L., Fiori Nastro, P. (2017). Interpersonal sensitivity, bullying victimization and paranoid ideation among help-seeking adolescents and young adults. Early Intervention in Psychiatry, 13, 57–63. [DOI:10.1111/eip. 12447] [PMid:28560857]
Mert, A. (2020). Attachment Styles and Emotion Regulation as Predictions of Peer Relations in Secondary School Students. Education, 140(4), 194–206.
Modabernia, M.J., Shojaie Tehranie, H., Falahi, M., & Faghirpour, M. (2010). Normalizing SCL-90-R Inventory in Gilan High School Students. Journal of Guilan University of Medical Sciences, 19(75), 58-65. [In Persian, 1389]
Najjarpoor, E., Ghanbarih, B., & mazaheri, M. (2017). The effectiveness of short-term subject-based psychotherapy on reducing interpersonal sensitivity, interpersonal ringing, and the need for confirmation in people with avoidant personality trait: A single-subject study. Quarterly of Counseling Culture and Psychotherapy, 8 (31), 79-104. [In Persian, 1396]
Nyström, M., Kjellberg, E., Heimdahl, U., & Jonsson, B. (2018). Shame and interpersonal sensitivity: Gender differences and the association between internalized shame coping strategies and interpersonal sensitivity. Bulletin of the Menninger Clinic, 82(2), 137-55. [DOI:10.1521/ bumc.2018.82.2.137] [PMid:29791193]
Odou, N., & Brinker, J. (2014). Exploring the relationship between rumination, self-compassion, and mood. Self and Identity, 13(4), 449-59. [DOI:10.1080/15298868.2013.840332]
Otani, K., Suzuki, A., Matsumoto, Y., Shibuya, N., Sadahiro, R., & Enokido, M. (2014). Correlations of interpersonal sensitivity with negative working models of the self and ther: evidence for link with attachment insecurity. Annals of General Psychiatry, 13(1), 5-13. [DOI:10.1186/1744-859X -13-5] [PMid:24529211 PMCid:PMC3925358]
Otsuka, A., Takaesu, Y., Sato, M., Masuya, J., Ichiki, M., Kusumi, I., & Inoue, T. (2017). Interpersonal sensitivity mediates the effects of child abuse and affective temperaments on depressive symptoms in the general adult population. Neuropsychiatric Disease and Treatment, 13, 2559-68. [DOI:10.2147/NDT.S144788] [PMid: 29042786 PMCid: PMC5634385]
Sadava, S. W., Busseri, M. A., Molnar, D. S., Perrier, C. P. K., & Decourville, N. (2009). Investigation of a four pathway model of adult attachment orientation and health. Journal of Social and Personal Relationships, 26(5), 604-33. [DOI:10.1177/0265407509354402]
Sadri Damirchi, E., Ghazivaloyi, F., Shishegaran, S., & Mohammadi, N. (2018). Comparison of the Cognitive Emotion Regulation, Locus of Control and Meaning in life in Native and Non-Native Students. Journal of Research on Religion & Health, 4(5), 5- 16. [In Persian, 1397]
Salehi A, Baghban I, Bahrami F, Ahmadi A. (2011). The effect of emotion regulation training based on dialectical behavior therapy and gross process model on symptoms of emotional problems. Zahedan Journal of Resesearch in Medical Sciences, 14(2), 49-55. [In Persian, 1390]
Salehi, A., Mazaheri, Z., Aghajani, Z., & Jahanbazi, B. (2015). The Role of Cognitive Emotion Regulation Strategies in the Prediction of Depression. Knowledge & Research in Applied Psychology, 1(16), 108-17. [In Persian, 1394]
Saxena, P., Dubey, A., & Pandey, R. (2011) .Role of emotion regulation difficulties in predicting mental health and well-being. Journal of Projective Psychology and Mental Health, 8(1), 147-55.
Schäfer, J. Ö., Naumann, E., Holmes, E. A., Tuschen-Caffier, B., & Samson, A. C. (2017). Emotion regulation strategies in depressive and anxiety symptoms in youth: A meta-analytic review. Journal of Youth and Adolescence, 46(2), 261-76. [DOI:10.1007/s10964-016-0585-0] [PMid:27734198]
Schnell, K., & Herpertz, S. (2018). Emotion Regulation and Social Cognition as functional targets of mechanism-based psychotherapy in major depression with comorbid personality pathology. Journal of Personality Disorders, 32, 12-35. [DOI:10.1521/pedi.2018.32.supp.12] [PMid:29388896]
Slanbekova, G. K., Chung, M. C., Karipbaev, B. I., Sabirova, R. S., & Alimbayeva, R. T. (2019). Posttraumatic Stress and Interpersonal Sensitivity: Alexithymia as Mediator and Emotional Expressivity as Moderator. Psychiatric quarterly, 90 (1), 249-261. [DOI:10.1007/s11126-018-9612-5] [PMid:30515699]
Southward, M., Altenburger, E., Moss, S., Cregg, D., & Cheavens, J. (2018). Flexible, Yet firm: A model of healthy emotion regulation. Journal of Social and Clinical Psychology, 37(4), 231-51. [DOI:10.1521/jscp.2018.37.4.231] [PMid:30337772 PMCid:PMC6191057]
Stikkelbroek, Y., Bodden, D. H., Kleinjan, M., Reijnders, M., & van Baar, A. L. (2016). Adolescent depression and negative life events, the mediating role of cognitive emotion regulation. PLoS One, 11(8), 1-16. [DOI:10.1371/journal. pone.0161062] [PMid:27571274 PMCid:PMC50 03336]
Suveg, C., Jacob, M., & Payne, M. (2010). Parental interpersonal sensitivity and youth social problems: A mediational role for child emotion dysregulation. Journal of Child and Family Studies, 19(6), 677-86. [DOI:10.1007/s10826-010 -9354-y]
Tamir, M. (2016). Why do people regulate their emotions? A taxonomy of motives in emotion regulation. Personality and Social Psychology Review, 20(3), 199-222. [DOI:10.1177/10888683 15586325] [PMid:26015392]
Tully, E. C., Ames, A. M., Garcia, S. E., & Donohue, M. R. (2015). Quadratic associations between empathy and depression as moderated by emotion dysregulation. The Journal of Psychology, 00(0), 1-25. [DOI:10.1080/00223980.2014.992382] [PMid:25565484]
Turliuc, M.N., & Bujor, L. (2013). Emotional regulation, expansion of the concept and its explanatory models. Models. Applied social sciences psychology. Physical Education and Social Medicine, 1, 99-106.
Trompetter, H.R., de Kleine, E., & Bohlmeijer, E.T. (2017). Why does positive mental health buffer against psychopathology? An exploratory study on self-compassion as a resilience mechanism and adaptive emotion regulation strategy. Cognitive Therapy and Research, 41(3), 459-68. [DOI: 10.1007 / s10608-016-9774-0] [PMid: 28515539 PMCid: PMC5410199]
Velotti, P., Garofalo, C., Bottazzi, F., & Caretti, V. (2017). Faces of shame: implications for self-esteem, emotion regulation, aggression, and well-being. The Journal of Psychology, 151(2), 171-84. [DOI:10.1080/00223980.2016.1248809] [PMid:27858531]
Vidyanidhi, K., Sudhir, P. M. (2009). Interpersonal sensitivity and dysfunctional cognitions in social anxiety and depression. Asian Journal of Psychiatry, 2 (1), 25-8. [DOI:10.1016/j.ajp.2008. 12.001] [PMid:23051014]
Vojudi, B., Otared, N., & Poursharifi, H. (2014). on the comparsion of Interpersonal sensitivity and assertiveness between drug-dependent persion and ordinary people. Quarterly Journal of Research on addiction, 8(31), 109-18. [In Persian, 1393]
Wilhelm, K., Boyce, P., Brownhill, S. (2004). The relationship between interpersonal sensitivity, anxiety disorders and major depression. Journal of Affect disorder, 79(1-3), 33-41. [DOI:10.1016/ S0165-0327(02)00069-1]
You, Z., Zhang, Y., Zhang, L., Xu, Y., & Chen, X. (2018). How does self-esteem affect mobile phone addiction? The mediating role of social anxiety and interpersonal sensitivity. Psychiatry Research, 271, 526-31. [DOI:10.1016/j.psychres.2018.12. 040] [PMid:30553099]
[1] Interpersonal sensitivity
[2] Interpersonal awareness
[9] Avoidant personality disorder
[10] Borderline personality disorder
[11] Attachment insecurity
[15] Cognitive emotion regulation
[22] Positive reappraisal
[23] Putting into perspective
[28] Symptom Checklist 90 Revised (SCL-90-R)
[29] Cognitive Emotion Regulation Questionnaire
[30] Statistical Package for the Social Sciences (SPSS)
[31] Discriminant Analaysis
[32] Multiple correlation
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1398/9/17 | پذیرش: 1399/8/26 | انتشار: 1399/11/18
ارسال پیام به نویسنده مسئول