جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای محمدخانی

فرشته موتابی، علیرضا جزایری، پروانه محمدخانی، عباس پورشهباز،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۸۵ )
چکیده

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی باورهای زیربنایی مرتبط با احتمال عود در افسردگی بود. در این پژوهش ۹۳ آزمودنی در سه گروه افسرده دارای سابقه ی عود، افسرده بدون سابقه ی عود (بار اول) و افراد بهنجار شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد به مقیاس افسردگی بک ـ ۲ (BDI-II) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) پاسخ دهند و میزان غمگینی خود را با استفاده از مقیاس ارزیابی میزان هیجان، درجه بندی کنند. آزمودنی های هر سه گروه پس از قرار گرفتن در شرایط القای خلق افسرده به وسیله تماشای فیلم و پس از انجام یک کار خنثی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته های این پژوهش تفاوت معنا داری را بین نمره های گروه بهنجار در مقیاس باورهای مربوط به افسردگی با هر دو گروه افسرده نشان داد ولی تفاوت بین گروه افسرده دارای سابقه عود و بدون سابقه ی عود در نمره های این مقیاس معنا دار نبود. با حذف بیمارانی که کمتر از چهار دوره افسردگی را تجربه کرده بودند، این تفاوت نیز معنا دار شد. این پژوهش نقش روانسازه های اختصاصی مرتبط با معنی و پیامدهای افسردگی را در عود نشان داده و ادعا می کند که این روانسازه ها بر اثر تجربه دوره های متعدد افسردگی ایجاد شده و تقویت می شوند. نتایج این پژوهش هم چنین با مطرح کردن روانسازه های مربوط به افسردگی، کارآیی مدل شناختی بک برای افسردگی را در تبیین ایجاد دوره های عود پیشنهاد می کند.


شهرام محمدخانی، علیرضا جزایری، پروانه محمدخانی، حسن رفیعی، محمود قاضی طباطبایی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۸۶ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثر مستقیم و غیر مستقیم بازخورد نسبت به مصرف مواد، کانون کنترل و توانمندیهای فردی و اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر انجام شده است. نمونه پژوهش حاضر شامل ۴۸۰ نفر از نوجوانان پسر سال اول متوسطه منطقه ۱۹ شهر تهران بودند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه عوامل خطر ساز و حفاظت کننده مصرف مواد و پرسشنامه بررسی وضعیت مصرف مواد گردآوری شدند. از روش تحلیل عاملی تاییدی(CFA) و مدل معادلات ساختاری(SEM) بر پایه نرم افزار لیزرل برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری، متغیرهای نهفته بازخورد نسبت به مصرف مواد ،مهارتهای خود مهارگری (خود گردانی) و احساس کنترل درونی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق توانمندیهای اجتماعی بر مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر تاثیر می گذارد. هر چه مهارتهای خود مهارگری و احساس کنترل درونی در فرد بیشتر باشد، توانایی او در امتناع قاطعانه از مصرف مواد بیشتر خواهد بود که در جای خود به طور مستقیم با مصرف کم مواد مرتبط است. مدل ارزیابی شده از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار بود. با توجه به نتایج این پژوهش، آموزش مهارتهای خود گردانی و اجتماعی، تغییر بازخورد نوجوانان نسبت به مصرف مواد و ایجاد احساس کنترل درونی و افزایش حرمت نفس نوجوانان در پیشگیری از مصرف مواد بسیار مفید است. این مولفه ها باید بخش مهم برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد در نوجوانان در معرض خطر باشد.


شهرام محمدخانی، مریم مظلوم،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت انجام شد. نمونه‌ای شامل ۲۲۶ دانشجو (۱۰۵ پسر، ۱۲۱ دختر) از دانشگاه تربیت معلم به پرسشنامه‌ باورهای فراشناختی (MCQ-۳۹)، پرسشنامه‌ کنترل فکر (TCQ) و پرسشنامه‌ اضطراب حالت- صفت (STAI) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر و اضطراب صفت، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. از میان زیرمقیاس‌های باورهای فراشناختی، باورهای مربوط به کنترل‌ ناپذیری و خطر افکار، اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار با اضطراب صفت رابطه‌ معنادار داشتند. همچنین راهبردهای توجه برگردانی، تنبیه، ارزیابی مجدد و نگرانی از زیرمقیاس های راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت، رابطه‌ مثبت معنادار داشتند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، باورهای فراشناختی مربوط به کنترل‌ناپذیری و خطر افکار و اطمینان شناختی و راهبردهای توجه برگردانی و ارزیابی مجدد، ۵۱ درصد از واریانس اضطراب صفت را در دانشجویان مورد مطالعه تبیین ‌کردند. این یافته‌ها با حمایت از مدل فراشناختی اضطراب نشان می‌دهند که تغییر باورهای فراشناختی منفی و راهبردهای ناسازگار‌ کنترل فکر، می‌تواند در کاهش اضطراب مفید واقع شود.
مریم قهرمانی اوچقاز، پروانه محمدخانی، محمد حاتمی، رامین محمدرضایی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده

تحقیق حاضر با هدف مقایسه درمان مبتنی بر شفقت و درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن برکاهش ترس از شفقت و خودسرزنشگری افراد مبتلا به  نارسایی قلبی انجام شد. طرح پژوهش حاضر آزمایشی از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه بیماران مبتلا به نارسایی قلبی مراجعهکننده به کلینیک نارسایی مرکز قلب تهران بودند که از بین آنها ۱۰ نفر برای هر گروه با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل به صورت تصادفی منتصب شدند. اعضای هر سه گروه هم در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسشنامه های ترس از شفقت گیلبرت و همکاران (۲۰۱۱) و خودسرزنشگری گیلبرت و همکاران (۲۰۰۴) پاسخ دادند. دادههای حاصل از این تحقیق با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند که برای این منظور از نسخهی ۲۱ نرم‌افزار SPSS استفاده شد.  نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت و شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن تاثیر معناداری بر کاهش ترس از شفقت و خودسر زنشگری بیماران قلبی دارند (۰۰۱/۰P<). علاوه بر این، نتایج آزمونهای تعقیبی نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت نسبت به شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن تاثیر بیشتری در کاهش ترس از شفقت دارد با این حال در کاهش خودسرزنشگری بیماران مبتلا به نارسایی قلبی بین دو درمان تفاوت معناداری یافت نشد. با توجه به یافته های حاصل از این تحقیق کادر درمانی فعال در حوزه بیماریهای مزمن بهتر است که مداخلات و درمانهای روانشناختی را در اولویت برنامههای درمانی خود جهت کمک به بیماران مبتلا به نارسایی قلبی قرار دهند.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به روانشناسی معاصر، دوفصلنامه انجمن روانشناسی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق