مقدمه
از حدود دهه 1960، افزایش توجه به رشد روانشناختی و ظهور روانشناسی مثبتنگر، موجب تغییر رویکرد آسیبشناختی یا منفی به مدلهای مثبتنگر در موضوع سلامت روانی شد. از این حیث، سلامت روانی معادل با کارکردهای مثبت روانشناختی در قالب بهزیستی ذهنی[1] بهعنوان کارکرد بهینهی انسانها مفهومسازی شد (نل[2]، 2011). پژوهشهای تجربی نشان داد مردم فرهنگهای مختلف، بهزیستی ذهنی (چیزی که گاهی شادی، شادکامی و شادمانی نامیده میشود) را مهمترین مؤلفهی زندگیشان میخوانند و از اینرو دانشمندان در پی شناسایی عاملهای پرورش بهزیستیاند (لوکاس و دانلن[3]، 2007). ریف، بهزیستی ذهنی را بهعنوان یک فرایند جهت تحقق تواناییهای بالقوهی خود تعریف میکند که از شش بُعدِ خودمختاری، تسلط محیطی، رشد شخصی، رابطهی مثبت با دیگران، هدف در زندگی و پذیرش خویشتن تشکیل شده است (ویس، وسترهوف و وبوهلمیجر[4]، 2016). انسانی که ازنظر روانی سالم است کسی است که نهتنها دچار اختلال روانی نیست، بلکه از هیجانهای مثبت نیز برخوردار است و روحیهاش را از حالت یکنواخت و معمول زندگی فراتر میبرد (کوئینگ، 1998). پژوهشها نشان دادهاند افراد شاد در ابعاد مختلف زندگی همچون سلامت، ازدواج، دوستی، درآمد، تحصیل و کار موفقترند (لیوبومرسکی، کینگ، ودینر[5]، 2005). بر اساس دیدگاه دینر و سلیگمن[6] (2004) بالا بودن بهزیستی ذهنی در افراد، ادارهی کشور را برای مسئولان تسهیل میکند زیرا افراد شاد با درآمدهای بالا، رفاه را در سطح جامعه افزایش داده و فرصتهای بیشتری برای دیگران خلق میکنند و به دلیل برخورداری از سلامت روان بالا، روابط اجتماعی بهتری در سطح جامعه ایجاد مینمایند. همچنین ریف[7] (2016) بر نقش مهم حمایتیِ بهزیستی ذهنی در سلامت روانی و همچنین جسمی افراد تأکید میکند. احساس ذهنی بهزیستی از لحاظ تأمین سلامت روانی و جسمانی و افزایش طول عمر، اثبات ارزش شادکامی برای انسان، اندازهگیری شاخص کیفیت زندگی در کنار شاخصهای اقتصادی و اجتماعی اهمیت دارد. درواقع، احساس ذهنی بهزیستی بزرگترین آرزو و مهمترین هدف زندگی بشر است که بیش از هر عامل دیگری بهداشت روانی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد (عسگری و شرفالدین، 2009). سلامت روانی بهغیراز بهزیستی ذهنی ابعاد مختلفی دارد که برای دستیابی به یک مدل جامع باید سایر عوامل مؤثر را نیز مورد بررسی قرار داد.
یکی دیگر از ویژگیهای روانشناختی انسان سالم مربوط به مفهوم توجه آگاهانه و هوشیاریهایی است که مربوط به زمان حال و اکنون است. این توجه هوشیارانه نیازمند هوشیاری و تمرکز پایا است که باعث ادراک درستی از واقعیت پیرامونی میشود. مفهوم ذهنآگاهی[8] کمک میکند تا فرد زندگی را لحظهبهلحظه تجربه کند و تماس نزدیکی با واقعیت داشته باشد. ذهنآگاهی بهواسطهی هوشیاری لحظهبهلحظه، مداوم و غیر ارزیابانه نسبت به فرایندهای روانشناختی مشخص میشود و شامل آگاهی مداوم از احساسات فیزیکی، ادراکات، عواطف، افکار و تصورات است و شامل یک آگاهی پذیرا و عاری از پیشداوری از وقایع جاری زندگی است (گونل، موسیویچ، مکلوین، ایکلاند، کروکر[9]، 2017). ذهنآگاهی معنی توجه کردن به زمان حال به شیوهای خاص، هدفمند و خالی از قضاوت است (کابات زین[10]، 1990). در پژوهشهایی که از ذهنآگاهی استفاده میشود، بر تعامل بین فرآیندهای بدنی، شناختی و هیجانی، تأکید میگردد (میچالیک، برگ و هایدنریچ[11]، 2012). در عمل تحقیقات گستردهی انجامشده بر جمعیت بزرگسال مفید بودن این روش درمانی را در حیطههای گوناگون همچون مدیریت استرس و اضطراب و ارتقای مهارتهای تنظیم هیجان به اثبات رسانده است (پوتک، 2012).
استفاده از ذهنآگاهی و انجام پژوهش در این زمینه در سالهای اخیر افزایش یافته است (پیت، ورتزن و زاچاری[12]، 2012). بر مبنای مطالعات انجامشده، ذهنآگاهی دستکم از دو طریق مقابله با نشخوارهای فکری و کاهش پاسخدهی خودکار هیجانی (پاول، استنتون، گریسون، اسموسکی و وانگ[13]، 2012) بر افسردگی اثر میگذارد. لانجر واژهی ذهنآگاهی را برای توصیف یک رویکرد تحقیق علمی بهکار برد. به نظر لانجر، ذهنآگاهی یک فرایند شناختی خلاق و سازنده است و زمانی که یک فرد سه ویژگی کلیدی را به کار میگیرد، آشکار میشود. آن سه ویژگی عبارتاند از: 1- خلق یک طبقهبندی جدید 2- پذیرا بودن اطلاعات جدید و 3- آگاهی از دید و زوایای دید ژرفتر و بیشتر (ساین، لایبرهای، لانسیونی، گیولیو، وینتن، آلان و همکاران[14]، 2005). پژوهشهای مختلفی نشان میدهند که ذهنآگاهی با سلامت روانی همبسته است (جنیس، باون و مارلات[15]، 2005).
یکی از مسائل مهم در بهزیستی کارمندان، تفکر است که برای پرورش آن ابزارهایی لازم است. یکی از این ابزارها داشتن ذهن فلسفی است که افراد را در تفکر صحیح و منطقی کمک میکند. در خصوص ذهنیت فلسفی[16] اسمیت معتقد است تفکر منطقی اساس کار فرد است و فرد با تفکر منطقی از شناسایی مسئله تا پیدا کردن راهحلهای مناسب برای مشکلات پیش میرود؛ این کار امکانپذیر نیست مگر اینکه از خصوصیات تفکر فلسفی برخوردار باشد. (اسمیت به نقل از بهرنگی، 2004). ذهنیت فلسفی به معنای توانایی ذهن، شیوهی تفکر، محصول طرز فکر و یا تصویر ذهنی بیان شده است. به عبارت کاملتر، ذهنیت فلسفی نیرویی است که دارای تمرکز فکر، حساسیت در مقابل ادراک و پیوند بین آنها، جهت فهم حقایق است. ذهنیت فلسفی مانند روح فلسفی دارای خصوصیاتی است که در رفتار و طرز فکر فیلسوف، در برخورد وی با دیگران، روبهرو شدن با مشکلات و بهطورکلی در تمام شئون زندگی وی به چشم میخورد که باعث تمایز او از دیگران میشود و سه بُعد جامعیت، تعمق و انعطافپذیری را در بر میگیرد (شریعتمداری، 2015). به اعتقاد اسمیت، کسی که ذهن فلسفی دارد، تمایل شدیدی به دانستن دارد و این تمایل را با احتیاط زیاد در مورد باورهایش ترکیب میکند. او ذهن منطقی داشته و عادت به درست فکر کردن دارد. عادت به تفکر و قضاوت صحیح و ارزشگذاری و توانایی کاربرد آن در زندگی را میتوان ذهنیت فلسفی نامید. ذهنیت فلسفی ساختن منش است که عبارت است از شکل دادن عادات، نگرشها و ارزشهایی که تفکر و قضاوت صحیح بر آن حاکم باشد (نقل از بیکزاد و دادخواه، 2012). پس از توجه به قسمت شناختی ابعاد سلامت روان و بهزیستی ذهنی به موارد همچون ویژگیهای فردی افراد نیز میتوان توجه داشت. یکی از ویژههای فردی که تحقیقات متنوع بر روی آن صورت گرفته است کمالگرایی[17] است.
کمالگرایی نقش مهمی در سببشناسی، حفظ و مسیر آسیبهای روانی در بزرگسالان دارد و با مکانیزمهایی ازجمله معیارهای افراطی که باعث ایجاد قوانین انعطافناپذیر برای عملکرد میشود و نیز رفتارهایی همچون اجتناب و ارزیابی مکرر عملکرد، سوگیریهای شناختی همچون افکار دو مقولهای، توجه انتخابی به شکست و افزایش معیارها در مورد دستاوردها برجسته میشود (گلور، برون، فیربرن و شافران[18]، 2007). اکثر تعاریف اولیه، کمالگرایی را ویژگی ناکارآمد در نظر میگیرند. کمالگرایان افرادی با عقاید محکم و ثابتاند و سختی عقاید و انعطافپذیری یکی از اولین خصوصیاتی است که درباره کمالگرایی مطرح شد (برنز و فدوا، 2005). کمالگرایی ویژگی شخصیتی است که با تلاش برای بیعیب بودن و وضع استانداردهای بسیار بالا برای عملکرد و گرایش به ارزیابی منتقدانهی رفتار خود و دیگران مشخص میشود (روشنفر، مختاری، پاداش، 2013) و مجموعهای از معیارهای بسیار بالا برای عملکرد است که با خودارزیابیهای منفی، انتقادات و سرزنش خود همراه است (فراست، مارتن، لهارت، روزن بلات[19]، 1990). کمالگرایی ساختاری شخصیتی است که نشاندهندهی تلاش برای دستیابی به استانداردهای بالا برای عملکرد و تمایل به ارزیابی خود به شیوهی انتقادی است (فلت و هویت[20]، 2006). فرد کمالگرا مجموعهای از استانداردهای سخت، غیرواقعی و بالا ایجاد میکند، چنین شخصی هنگام ارزیابی عملکرد خود، درگیر تفکر همه یا هیچ میشود و شرط موفقیت را دستیابی به این استانداردها میداند. انتظار میرود کمالگرایی جنبههای مختلف سلامت روان را تحت تأثیر قرار دهد (اروزهان، کاراکاسی، آیبرک[21]، 2011).
بررسی عوامل پیشآیند و پسآیند بهزیستی ذهنی همواره از دغدغههای پژوهشگران روانشناسی اجتماعی، صنعتی و سازمانی و حوزههای مرتبط با علوم مدیریت بوده است. این عوامل در مطالعات متعدد به تناسب اهمیت و تأثیر خود شناسایی و یا طبقهبندی شدهاند. اما متأسفانه کار بر روی تعدیل این عوامل و تلاشهای تجربی جهت کاهش دادن عوامل منفی تأثیرگذار بر بهزیستی ذهنی، خلأی برجسته در این حوزه است. علیرغم همهی پژوهشهایی که در حوزهی سلامت روان انجام شده است، این مسئله هنوز بهعنوان یکی از چالشها و دغدغههای نظام اداری ما مطرح است. با توجه به اهمیت سازهی بهزیستی ذهنی در ارتقای سلامت روانی افراد و با عنایت به اندک بودن پژوهشهای انجامشده بر اساس یک مدل ساختاری در این حوزه، انجام این پژوهش برای سنجش و بررسی ارتباط این سازهها با بهزیستی ذهنی، ضرورت دارد. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری پیشبینی بهزیستی ذهنی بر اساس ذهنیت فلسفی و کمالگرایی با میانجیگری ذهنآگاهی در کارمندان مرد شهر تهران است که در قالب مدل مفهومی زیر طراحی و تنظیم شده است.
با توجه به پشتوانهی نظری و پژوهشی موجود، این پژوهش درصدد است این مسئله را موردبررسی قرار دهد که آیا میتوان بر اساس برخی از مؤلفههای کمالگرایی و ذهنیت فلسفی با میانجیگری ذهنآگاهی، بهزیستی ذهنی را پیشبینی کرد؟
شکل 1. مدل مفهومی تحقیق
روش
روش این پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعهی مورد مطالعه در این پژوهش کلیهی کارمندان مرد دستگاههای دولتی نهاد ریاست جمهوری، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز، گمرک و وزارت صنعت، معدن و تجارت شهر تهران در سال 1397 بودند. هومن (2005)، برای در نظر گرفتن حجم نمونهی آماری با توجه به مدل معادلات ساختاری با روش معمولی کمترین مجذورات استاندارد، برای هر متغیر، 15 نفر را پیشنهاد میدهد و کلانتری (2015) این عدد را بین 5 تا 20 میداند. همچنین نسبت 10 مشاهده به ازای هر متغیر مستقل را هالینسکی و فلورت (1970 به نقل از هومن، 2005) و میلر و کانس (1973 به نقل از هومن، 2005) پیشنهاد نمودهاند. از دیدگاه جیمز استیونس در نظر گرفتن 15 مشاهده به ازای هر متغیر پیشبین در تحلیل رگرسیون چندگانه با روش معمولی کمترین مجذورات استاندارد، یک قاعدهی سرانگشتی خوب بهحساب میآید (به نقل از هومن، 2005). پس بهطورکلی در روششناسی مدلیابی معادلات ساختاری تعیین حجم نمونه میتواند بین 5 تا 15 مشاهده به ازای هر متغیر اندازهگیری شده تعیین شود. با توجه به تعداد زیاد متغیر و زیرمقیاسهای این مدل پیشنهادی (1- بهزیستی ذهنی شامل سه زیرمقیاس بهزیستی هیجانی، روانشناختی و اجتماعی، 2- ذهنیت فلسفی شامل سه بُعد جامعیت، تعمق و انعطافپذیری 3-کمالگرایی شامل سه بُعد کمالگرایی خویشتنمدار، دیگرمدار و جامعهمدار و 4- ذهنآگاهی شامل پنج بُعد مشاهده، عمل توأم با هوشیاری، غیر قضاوتی بودن تجربه درونی، توصیف و غیر واکنشی بودن) و با در نظر گرفتن ابعاد چهاردهگانهی متغیرها، نمونهی آماری، به تعداد 300 نفر از کارمندان مرد دستگاههای دولتی نهاد ریاست جمهوری، ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز، گمرک و وزارت صنعت، معدن و تجارت شهر تهران (شامل 25 واحد سازمانی در هر سازمان) انتخاب شد. قابل ذکر است که از هر واحد چند زیرمجموعهی سازمانی بهتصادف انتخاب گردید و سپس کارمندان هر زیرمجموعه مورد مطالعه قرار گرفتند و بهطور تصادفی خوشهای چندمرحلهای از قسمتهای مختلف، انتخاب شدند. برای اجرای پژوهش، در ابتدا مجوزهای لازم از مراکز ذیربط اخذ گردید؛ سپس با حضور در مراکز دولتی، پس از جلب اطمینان و توضیحات کافی در خصوص انجام پژوهش، به جمعآوری دادهها بهصورت انفرادی پرداخته شد. از تمامی افراد خواسته شد تا به سؤالات پرسشنامهها پاسخ دهند و به شرکتکننده اطمینان داده شد که تمامی اطلاعات آنها محرمانه باقی خواهد ماند و در پرسشنامهها از اسامی پاسخگویان استفاده نخواهد شد. در اجرای پرسشنامه نیز هیچ محدودیت زمانی وجود نداشت و پاسخدهندگان موظف بودند بعد از تکمیل پرسشنامه آن را تحویل دهند. پس از جمعآوری پرسشنامه، دادههای خام موردنیاز، استخراج شد و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS21 و AMOS متغیرها تعریف و اطلاعات وارد شد و با استفاده از روشهای آماری تحلیل مسیر و مدلیابی ساختاری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
ابزار پژوهش
مقیاس کمالگرایی چندبُعدی تهران (TMPS[22])، (بشارت، 2007)
یک مقیاس 30 سؤالی است و سه بُعد کمالگرایی خویشتنمدار، کمالگرایی جامعهمدار و کمالگرایی دیگرمدار را در اندازههای پنجدرجهای لیکرت از نمرهی 1 تا 5 برای بزرگسالان طراحی گردیده است. در این مقیاس ضرایب آلفای کرونباخ زیرمقیاسهای کمالگرایی خویشتنمدار، کمالگرایی دیگرمدار و کمالگـــــــرایی جامعهمدار به ترتیب 91/0، 90/0 و 81/0 محاسبه شده است که نشانهی همسانی درونی خوبی است. در پژوهش حاضر این ضرایب برای زیرمقیاسهای کمالگرایی خویشتنمدار، کمالگرایی دیگرمدار و کمالگرایی جامعهمدار و کمالگرایی کل به ترتیب 88/0، 92/0، 79/0 و 83/0 محاسبه شد. روایی همزمان مقیاس نیز از طریق اجرای همزمان مقیاس مشکلات بین فردی (هروویتز، روزنبرگ، بائر، ارنو و ویلاسنور، 1988)، مقیاس روانی (ویت و ویر، 1983) و رگههای نورزگرایی و برونگردی سیاههی بازنگریشدهی شخصیتی NEO (کاستا و مک کریریال، 1992) محاسبه گردید. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان دادند که بین نمرهی آزمودنیها در زیرمقیاس کمالگرایی خودمحور با مشکلات بین فردی (44/0=r، 001/0>P)، بهزیستی روانشناختی (62/0=r، 001/0>P) و نورزگرایی (74/0=r، 001/0>P) همبستگی معنادار وجود دارد (بشارت، 2007).
پرسشنامهی ذهنآگاهی
مقیاس خودسنجی 39 آیتمی است که توسط بائر و همکاران (2006) ارائه گردیده است. این پرسشنامه که دارای 112 گویه و 5 مؤلفه است؛ بر اساس نتایج 4 عامل از 5 عامل با عاملهای شناختهشده در KIMS[23] قابلمقایسه بود و پنجمین عامل شامل آیتمهایی از FMI و MQ بود که تحت عنوان حالت غیر واکنشی به تجربهی درونی تعریف شد. عاملهای بهدستآمده اینچنین نامگذاری گردید: مشاهده، عمل توأم با هوشیاری، غیر قضاوتی بودن تجربه درونی، توصیف و غیر واکنشی بودن. بر اساس نتایج، همسانی درونی عاملها مناسب بود و ضریب آلفا در گسترهای بین 75/0 (در عامل غیر واکنشی بودن) تا 91/0 (در عامل توصیف) قرار داشت. همبستگی بین عاملها متوسط و در همهی موارد معنادار بود و در طیفی بین 15/0 تا 34/0 قرار داشت (نئوسر، 2010؛ نقل از احمدوند، 2012). همچنین در مطالعهای که بر روی اعتباریابی و پایائی این پرسشنامه در ایران انجام گرفت، ضرایب همبستگی آزمون - باز آزمون پرسشنامه FFMQ[24] در نمونه ایرانی بین 57/0=r (مربوط به عامل غیر قضاوتی بودن) و 84/0=r (عامل مشاهده) قرار داشت. همچنین ضرایب آلفا در حد قابل قبولی (بین 55/0=α مربوط به عامل غیر واکنشی بودن و 83/0=α مربوط به عامل توصیف) بهدست آمد (احمدوند، 1392).
پرسشنامهی بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو
مقیاس بهزیستی ذهنی توسط کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) برای سنجش بهزیستی هیجانی، روانشناختی و اجتماعی بکار میرود که از ۴۵ سؤال تشکیل شده است. ۱۲ سؤال اول مربوط به بهزیستی هیجانی است، ۱۸ سؤال بعدی مربوط به بهزیستی روانشناختی میباشد و درنهایت ۱۵ سؤال بعدی مربوط به بهزیستی اجتماعی است. اعتبار درونی زیرمقیاس بهزیستی هیجانی در بخش هیجان مثبت 91/0 و بخش هیجان منفی 78/0 بود. مقیاس بهزیستی روانشناختی و اجتماعی دارای اعتبار درونـی متوسـط از 4/0 تا 7/0 و
اعتبار مجموع هر دوی این مقیاسها 8/0 و بالاتر بود (کییز و ماگیارمو، 2003) برای بررسی روایی این مقیاس از روایی عاملی استفاده شده است که نتایج تحلیل عامل تأییدی، ساختار سه عاملی این مقیاس را تأیید کرده است. در مطالعهی گلستانی بخت (2008) ضریب پایایی و پایایی بازآزمایی 86/0 گزارش شده است. پایایی مقیاس بهزیستی ذهنی و زیرمقیاسهای بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی به ترتیب 75/0، 76/0، 64/0 و 76/0 است. آلفای کرونباخ برای هر یک از موارد فوق به ترتیب 80/0، 86/0، 80/0 و 64/0 محاسبه شده که حاکی از همسانی درونی مطلوب مقیاس است (گلستانی بخت، 2008).
پرسشنامهی ذهنیت فلسفی فیلیپ ج. اسمیت
ذهنیت فلسفی الگوی تفکری است که دارای سه مؤلفهی اصلی جامعیت، تعمق و انعطافپذیری است، هر مؤلفه دارای بیست عبارت یا گویه است پرسشنامه در کل 60 گویه دارد که پاسخهای آنها بر روی مقیاس پنجدرجهای بهصورت هرگز، بهندرت، بعضی مواقع، تقریباً همیشه و همیشه تنظیم شده است. برای سنجش ذهنیت فلسفی از پرسشنامهای که توسط ایرج سلطانی (۱997) تدوین و اجرا و توسط محمدعلی زکی (1998) و مهوش مرتضایی مقدم (2002)، مجدداً اجرا شده است، استفاده میشود. ضریب آلفای کرونباخ بهدستآمده برای این پرسشنامه، ۷۳/۰ بوده است و در این پژوهش ضریب آلفای کرونباخ بهدستآمده ۷۴/۰ میباشد. برای سنجش روایی پرسشنامهی ذهنیت فلسفی، از روش اعتبار محتوایی بهصورت کیفی استفاده شده که در این روش، نظر افراد متخصص در موضوع موردمطالعه بررسی میشود. بنابراین، برای تعیین میزان همخوانی گویهها با ویژگیهای ذهن فلسفی بر اساس تشخیص متخصصان فلسفه و تعلیم و تربیت عمل شده است. (جاویدی، ابوترابی، 2010)
یافتهها
از مجموع 300 شرکتکننده در پژوهش، 11 درصد در گروه سنی 20 تا 30 سال، 26 درصد در گروه سنی 31 تا 40 سال، 41 درصد در گروه سنی 41 تا 50 سال و 22 درصد در گروه سنی 50 سال به بالا بودند. همچنین ازنظر سطح تحصیلات نیز، 16 درصد دیپلم، 3/26 درصد فوقدیپلم، 7/44 درصد لیسانس، 10 درصد فوقلیسانس و 3 درصد دکتر بودند. جدول شماره 1، شاخصهای توصیفی مربوط به متغیرهای پژوهش را ارائه میکند.
جدول 1. آمارههای توصیفی (مرکزی و پراکندگی) متغیرهای پژوهش (تعداد 300 نفر)
همانطور که جدول شماره 2 نشان میدهد، با توجه به مقدار z بهدستآمده و سطح معناداری 05/0<p در هریک از متغیرها میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که توزیع متغیرهای موردنظر با توزیع نرمال اختلاف معناداری ندارند. در نتیجه این پیشفرض مورد تأیید قرار گرفت.
جدول 2. بررسی فرض نرمال بودن توزیع متغیرها
همچنین پیشفرض عدم همخطی متغیرهای مستقل نیز با استفاده از شاخص عامل تورم واریانس ([25]VIF) نشان داد که مشکل همخطی بین متغیرهای پژوهش وجود ندارد. برای تشخیص وجود استقلال خطاها نیز از آزمون دوربین - واتسون استفاده شد. آمارهی دوربین–واتسون (92/1) بیانگر وجود استقلال خطاها بین متغیرهای مستقل و وابستهی تحقیق بود.
برای تحلیل دادهها از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش متغیر ذهنآگاهی بهعنوان نشانگر و سه متغیر کمالگرایی، ذهنیت فلسفی و بهزیستی ذهنی بهعنوان متغیر پنهان وارد مطالعه شدند. ازاینرو، پیش از تحلیل شاخصهای برازندگی، مدل اندازهگیری متغیر مکنون فوق با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی شد.
پس از اطمینان از برازش مطلوب مدل اندازهگیری با دادههای گردآوریشده و در مرحلهی دوم، شاخصهای برازندگی مدل ساختاری (شکل 1) مورد ارزیابی قرار گرفت. در مدل ساختاری پژوهش چنین فرض شده بود که دو متغیر مکنون ذهنیت فلسفی و کمالگرایی هم بهصورت مستقیم و هم با میانجیگری ذهنآگاهی بر متغیر مکنون بهزیستی ذهنی اثر دارد.
جدول شماره 3 شاخصهای برازش مدل را با استفاده از نرمافزار AMOS نشان میدهد.
جدول 3. شاخصهای برازش در مدل
با توجه به مقادیر شاخصهای برازندگی، که همهی آنها بهنوعی نشاندهندهی برازش مطلوب و قابلقبول مدل با دادههای پژوهشی بود و با توجه به نتایج بهدستآمده، فرضیهی اصلی پژوهش تأیید میشود. بهعبارتدیگر الگوی پیشنهادی پیشآیندهای بهزیستی ذهنی برازندهی دادههاست. نتایج بهدستآمده از مدل ساختاری با توجه به ضرایب تحلیل مسیر به شکل زیر است:
شکل 2. مدل ساختاری برحسب ضرایب برآورد شده
جدول 4. نتایج مربوط به برآورد مستقیم مدل
نتایج جدول 4 نشان داد که رابطهی مستقیم اثر متغیر کمالگرایی بر ذهنآگاهی، مقدار ضریب مسیر (05/0>p، 82/0) بوده و ارزش t آن بیان میکند که رابطهی معنادار وجود دارد. بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیهی 1 پژوهش در خصوص تأثیر متغیر کمالگرایی بر ذهنآگاهی تأیید و فرض صفر رد میشود. نتایج نشان میدهد که رابطهی مستقیم اثر متغیر ذهنیت فلسفی بر ذهنآگاهی، مقدار ضریب مسیر (05/0>p، 12/0) بوده و ارزش t آن بیان میکند که رابطهی معنادار وجود دارد. بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیهی 2 پژوهش در خصوص تأثیر متغیر ذهنیت فلسفی بر ذهنآگاهی تأیید و فرض صفر رد میشود. نتایج نشان میدهد که رابطهی مستقیم اثر متغیر ذهنآگاهی بر بهزیستی ذهنی، مقدار ضریب مسیر (05/0<p، 22/0) بوده و ارزش t آن بیان میکند که رابطهی معنادار وجود ندارد. بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیهی 3 پژوهش در خصوص تأثیر متغیر ذهنآگاهی بر بهزیستی ذهنی رد و فرض صفر تأیید میشود.
همچنین نتایج نشان داد رابطهی مستقیم اثر متغیر کمالگرایی بر بهزیستی ذهنی، مقدار ضریب مسیر (05/0>p، 50/0-) بوده و ارزش t آن بیان میکند که رابطهی معنادار وجود دارد. بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیهی 4 پژوهش در خصوص تأثیر متغیر کمالگرایی بر بهزیستی ذهنی تأیید و فرض صفر رد میشود. نتایج نشان میدهد که رابطهی مستقیم اثر متغیر ذهنیت فلسفی بر بهزیستی ذهنی، مقدار ضریب مسیر (05/0>p، 54/0) بوده و ارزش t آن بیان میکند که رابطهی معنادار وجود دارد. بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیهی 5 پژوهش در خصوص تأثیر متغیر ذهنیت فلسفی بر بهزیستی ذهنی تأیید و فرض صفر رد میشود. نتایج نشان میدهد که رابطهی غیرمستقیم اثر متغیر کمالگرایی بر بهزیستی ذهنی، مقدار ضریب مسیر (05/0>p، 183/0-) بوده و ارزش t آن بیان میکند که رابطهی معنادار وجود دارد. بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیهی 6 پژوهش در خصوص تأثیر متغیر کمالگرایی (از طریق ذهنآگاهی) بر بهزیستی ذهنی تأیید و فرض صفر رد میشود. نتایج نشان میدهد که رابطهی غیرمستقیم اثر متغیر ذهنیت فلسفی بر بهزیستی ذهنی، مقدار ضریب مسیر (05/0<p، 026/0) بوده و ارزش t آن بیان میکند که رابطهی معنادار وجود ندارد. بنابراین با 95 درصد اطمینان فرضیهی 7 پژوهش در خصوص تأثیر متغیر ذهنیت فلسفی (از طریق ذهنآگاهی) بر بهزیستی ذهنی رد و فرض صفر تأیید میشود. همچنین نتایج نشان داد که رابطهی غیرمستقیم اثر متغیر ذهنیت فلسفی بر بهزیستی ذهنی از طریق ذهنآگاهی در سطح (05/0<p) غیر معنادار و اثر متغیر کمالگرایی بر بهزیستی ذهنی از طریق ذهنآگاهی در سطح (05/0>p)، معنادار بود.
بحث
یافتههای این پژوهش مؤید برازش مدل مفهومی پژوهش مبنی بر پیشبینی بهزیستی ذهنی بر اساس ذهنیت فلسفی و کمالگرایی با میانجیگری ذهنآگاهی در کارمندان مرد شهر تهران بود. یافتههای پژوهش نشان داد که مدل ارائهشده در خصوص ارتباط بین متغیرها با استفاده از شاخصهای نیکوئی برازش، مورد تأیید است.
همچنین رابطهی مستقیم اثر متغیر ذهنآگاهی بر بهزیستی ذهنی و رابطهی غیرمستقیم اثر متغیر ذهنیت فلسفی بر بهزیستی ذهنی از طریق ذهنآگاهی، غیر معنادار و اثر مستقیم و غیرمستقیم سایر متغیرها بر بهزیستی ذهنی معنادار بود. در پژوهش حاضر الگوی ساختاری فرض شد که ذهنآگاهی نقش واسطهای بین ذهنیت فلسفی و کمالگرایی در رابطه با پیشبینی بهزیستی ذهنی در بین کارمندان مرد شهر تهران را ایفا میکند. درواقع میتوان گفت که هرقدر که بُعد ساختاری ذهنیت فلسفی، کمالگرایی و ذهنآگاهی در بین کارمندان مرد بیشتر باشد و بهبود پیدا کند سطح بهزیستی ذهنی هم به دنبال آن افزایش پیدا میکند و برعکس. نتایج بهدستآمده در این بخش از پژوهش با نتایج پژوهشهای وطندوست، میزراییان، حسنزاده (2015)؛ عماد، آتش پور، ذاکر فرد (2007)؛ اورکی و سامی (2017)؛ جغتایی (2017)؛ بوت (2010)، ویمبرلی، مینتز، ساه[26] (2015)؛ سویسا و ویلکامب[27] (2015) همخوانی دارد.
نتایج این پژوهش نشان داد که اثر کل و مستقیم کمالگرایی بر بهزیستی ذهنی منفی و معنادار بود و همچنین کمالگرایی بهصورت غیرمستقیم با میانجی ذهنآگاهی بر بهزیستی ذهنی اثرگذار است. این نتیجه، با نتایج براون و رایان[28] (2003)، احمدوند، حیدری نسب و شعیری (2012)؛ هوول، دیگدان، بورو [29] (2010) همسو است. در تبیین این یافته طبق نظر فراست و همکاران (1990) ترس از شکست میتواند برانگیزانندهی مؤلفههای رفتاری کمالگرایی که هدف آنها رسیدن به معیارهای غیرمعقول و بالای فرد است باشد و نگرانی در مورد اشتباهات، عامل اصلی کمالگرایی محسوب میشود (فراست و همکاران، 1993). همچنین کسانی که کمالگرا هستند اهمیت زیادی به ارزیابیهای دیگران میدهند و از عدمتأیید توسط دیگران نگراناند. بهطورکلی تحقیقات نشان داده است که ابعاد کمالگرایی پیشبینیکنندههای قوی برای نگرانی هستند (شافران و منسل، 2001)؛ بهطوریکه ممکن است افراد کمالگرا به جهت ترس زیاد از شکست و همچنین داشتن اهداف غیرواقع بینانه، سطوح بالایی از نگرانی و پریشانی روانشناختی را تجربه کنند. نگرانی و پریشانی روانی میتوانند مانع از عملکرد بهینهی فرد شده و لذا تأثیرات منفی در بهزیستی ذهنی وی داشته باشند. از طرف دیگر ذهنآگاهی مهارتی است که به افراد اجازه میدهد که در زمان حال، حوادث را کمتر از آن میزان که ناراحتکنندهاند، دریافت کنند (کابات زین، 2003). وقتی اشخاص نسبت به زمان حال آگاه میشوند، دیگر توجه خود را روی گذشته یا آینده معطوف نکرده و نگرانی آنها کاهش خواهد یافت؛ درنتیجه احتمال میرود افزایش ذهنآگاهی منجر به تغییر در رابطهی کمالگرایی و ذهنیت فلسفی با بهزیستی ذهنی گردد. لذا طبق این پژوهش و همخوان با تحقیقات پیشین، تأثیر مثبت ذهنآگاهی در پیشبینی بهزیستی روانشناختی قابلانتظار است و درواقع، بر اساس یافتهها، با افزایش ذهنآگاهی، بهزیستی ذهنی افراد نیز در نمرات مختلف کمالگرایی افزایش یافته است؛ هرچند اثر محدودتری بر روی ذهنیت فلسفی ایجاد کرده است. اما از آنجا که افزایش مهارتهای ذهنآگاهی به افراد کمالگرا کمک میکند که کمتر نگران اشتباهات فردی خود باشند. انتظار میرود افزایش ذهنآگاهی منجر به افزایش بهزیستی ذهنی در افراد کمالگرا با ذهنیت فلسفی شود. همچنین نتایج پژوهشی نشان داده است که افزایش ذهنآگاهی میتواند با حذف نشخوارهای فکری که اثر میانجیگری در رابطه با کمالگرایی منفی با پیامدهای منفی روانی دارد، رنجهای ناشی از کمالگرایی را کاهش دهد (شورت و مازمانیان، 2013). میتوان گفت احتمالاً با کاهش رنج روانی، سلامت روانی افراد بهبود خواهد یافت و ازآنجاکه بین بهزیستی ذهنی و دیگر شاخصههای سلامت روانی همبستگی مثبت وجود دارد (ریف، 2016) میتوان انتظار داشت که ذهنآگاهی بتواند با حذف نشخوارهای فکری در رابطه با کمالگرایی و ذهنیت فلسفی با بهزیستی ذهنی نقش میانجی و تعدیلکنندگی داشته باشد.
همچنین نتایج بهدستآمده در این تحقیق نشان داد که ذهنیت فلسفی با بهزیستی ذهنی ارتباط مستقیم دارد که این نتیجه با نتایج پژوهشهای دمیرچی و رسولنژاد (2010)، اسمیت (1965)، خرقانیان (1993)، بندلیزاده (1997)، زندوانیان (2008)، محمدی پویا و دهقانی (2016) و هایلر (2004) همخوانی دارد. در تبیین این یافته میتوان بیان کرد که ادراک سطوح بالای جامعیت و انعطافپذیری ذهنی و درک عواطف مثبت، ارزشمندی و توانمندی، با تلاش برای کسب موفقیت، سطوح بالای اعتماد به خود و بلندهمت بودن همراه است؛ امری که فرد را بهسوی رشد، بالندگی، تبدیل تواناییهای بالقوه به بالفعل و رضایتمندی از زندگی سوق میدهد. همچنین ویژگی ذهن فلسفی در بُعد جامعیت نگریسـتن بـه مـوارد خاص در ارتباط با زمینهی وسیع، ارتباط دادن مسائل آتی به اهداف درازمدت و به کـار بردن قدرت تعمیم و شکیبایی در تفکرات عمیق است. در تبیین رابطهی برخی از مؤلفههای ذهنیت فلسفی (تعمق، جامعیت و انعطافپذیری) و بهزیستی ذهنی، میتوان گفت هرقدر که بُعد جامعیت و انعطافپذیری ذهنیت فلسفی در بین کارمندان مرد بیشتر باشد و بهبود پیدا کند سطح بهزیستی ذهنی هم به دنبال آن افزایش پیدا میکند. ازآنجاکه ویژگیهای ذهنی در بُعد انعطافپذیری، رها شدن از جمود فکری و ارزش سنجی افکار بدون توجه به منبع آنها و توجه به جنبههای گونـاگون مسـائل است، کارکنان با داشتن ویژگیهای ذهنیت فلسفی دید وسـیعی نسـبت به قضایا داشـته و بـه امـور و روابـط فـردی حساساند و از جمـود فکـری دور و در قضاوتها از خود سعهی صـدر نشـان میدهنـد که این شکیبایـی در قضاوتها باعث آگاهی بیشتر از خودشان میشود. بهطورکلی نتایج پژوهش حاضر و پیشینهی آن حاکی از این است که نوع نگرش افراد در جلوگیری و یا افزایش مشکلات روانشناختی مؤثر است و یا به عبارتی، طرز تفکر و بینش فرد بر نگرشهای عینی او به مسائل زندگی و نیز رفتار، عواطف و احساسش تأثیرگذار هستند.
مدل بهدستآمده در پژوهش حاضر، از یکسو، از نقش واسطهگری ذهنآگاهی در رابطه بین ذهنیت فلسفی با کمالگرایی و از سوی دیگر، نقش پیشبین آنها در رابطه با بهزیستی ذهنی، حمایت و پر کردن خلأهای نظری و پژوهشی در این زمینه کمک کرد. این مدل ازلحاظ نظری این نکته را خاطرنشان میسازد که تربیت افراد با بهزیستی روانشناختی و ذهنی بالا، باید در اولویت خانوادهها و سازمانهای ذیربط قرار گیرد؛ چراکه پرورش بهزیستی روانی افراد، زمینه را برای شکلدهی عواطف مثبت، حرمت خود، شادکامی، رضایت از زندگی و کاهش کمالگرایی با بروز رفتارهای سالم فراهم میسازد که خود تضمینکنندهی پویایی جامعه خواهد بود.
یافتههای پژوهش حاضر باید در بافت محدودیتهای آن تفسیر شود. از محدودیتهای این پژوهش استفاده از پرسشنامه بهعنوان یک ابزار خودگزارشی بود. در ابزارهای خودگزارشی ممکن است شرکتکنندگان به دلیل سوگیری مطلوبیت اجتماعی آگاهانه یا ناخودآگاه، پاسخهای خود را تحریف کنند؛ ازاینرو توصیه میشود تعمیمیافتهها با احتیاط صورت گیرد. همچنین انجام پژوهش آزمایشی بهمنظور تعیین میزان اثربخشی مداخلات مبتنی بر افزایش ذهنآگاهی و بهزیستی ذهنی (مداخلات موج سوم رفتاردرمانی شناختی) در کاهش پیامدهای منفی کمالگرایی پیشنهاد میشود. با توجه به نتایج بهدستآمده در این پژوهش مبنی بر اینکه افزایش کمالگرایی با کاهش بهزیستی ذهنی همراه است و ذهنآگاهی و ذهنیت فلسفی پیشبینهای مثبت بهزیستی ذهنی هستند و همچنین ازآنجاکه در سطوح بالاتر ذهنآگاهی، با کاهش کمالگرایی میزان افزایش بهزیستی ذهنی و روانی در کارکنان چشمگیر است، پیشنهاد میگردد مشاوران در مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی در جلسات آموزشی و درمانی که بهمنظور کاهش کمالگرایی به دلیل پیامدهای منفی آن بر بهزیستی ذهنی کارمندان دارد، به افزایش ذهنآگاهی توجه ویژهتری داشته باشند.
تشکر و قدردانی
محقق وظیفه خود میداند از تمامی کارکنانی که در انجام این پژوهش، صمیمانه همکاری کردند، سپاسگزاری نماید.
References
Ahmadvand, Z., heidarinasab, L., shoeiri, M. (2012). Prediction of Psychological Well -Being Based on the Comonents of Mindfulness. Quarterly Journal Of Health Psychology, 1(2), 60-69. [Persian]
Asghari, P. Sharafodin, H. (2009) The Relationship between Social Anxiety, Hope, and Social Support with Students' Well-being, Journal of New Findings in Psychology, 3 (9), 25-36. [Persian]
Baer, R. A.; Smith, G. T.; Hopkins, J.; Krietemeyer, J. & Toney, L. (2006), "Using self-report Assessment methods to Explore Facetsof mindfulness", Assessment. vol 13. no. 1.27-45. [DOI:10.1177/1073191105283504] [PMid:16443717]
Bandelizadeh, N., (1997) The Effect of Philosophical Mind on the Efficiency of School Administrators at Damghan. Master's Degree at Azad University (Tehran-Center). [Persian]
Behrangi, M, R.(2004), Educational administration: the use of theory of management in planning and suppervision. Tehran:Kamal Tarbiat Publishing. [Persian]
Besharat, M. (2007) Construction and validation of Tehran Multidimensional Perfectionism Scale. Psychological Research, Volume 10, Number 1 & 2, 67-49. [Persian]
Beykzad, j. Dad khah, S. (2012) Philosophical mindset of managers and leadership style. Development Strategy, 32, 100-88. [Persian]
Brown, K. W., & Ryan, R. M. (2003). The benefits of being present: mindfulness and its role in psychological well - being. Journal of Personality and Social Psychology, 84(4), 822. [DOI:10.1037/0022-3514.84.4.822] [PMid:12703651]
Burns, L. R & Fedewa, B. A (2005), cognitive styles: link with perfectionistic thinking, grand valleg state university, Allendale, MI, 49401, united states, published by Elseirer.
Butt, F. M. (2010). The role of perfectionism in psychological health: Astudy of adolescents in Pakistan. Europe's Journal of Psychology, 6(4), 125 -147. [DOI:10.5964/ejop.v6i4.227]
Costa, P. T., & McCrae, R. R. (1992). Revised NEO Personality Inventory (NEO-PI-R) and NEO Five Factor Inventory (NEO-FFI) professional manual. Odessa, FL: Psychological Assessment Resources.
Damerchilli, F., Rasoul Nezhad, A. (2010). Investigating the relationship between philosophical mentality and creativity of faculty members of Islamic Azad universities of Zanjan province. Modern Thoughts in Education Journal, 3(12): 125-144. [Persian]
Diener, E., & Seligman, M. E. P. (2004). Beyond money: Toward an economy of wellbeing. Psychological Science in the Public Interest, 5, 1-31. [DOI:10.1111/j.0963-7214.2004. 00501001.x] [PMid:26158992]
Emad, S. Atashpour, S. H. Zakerfard, M. A. (2007) Moderating Role of the Mindfulness and Acceptance in Predicting Psychological Well-Being based on Perfectionism in University Students. Journal of Positive Psychology Research. No 7, Volume 3, Issue 02. [Persian]
Erozhan A, Karakasy, Ata s, Ayberk A. (2011). the Relation sheep between perfectionism and Depression in Turkish high school student. J Soc Behav Person; 39(4): 451-64. [DOI:10. 2224/sbp.2011.39.4.451]
Farhadi, A. Rezazadeh Bahadoran, H. Khosravi Bavadi, A. (2018). Constructing and Evaluating the Reliability and Validity of the Philosophical thinking Questionnaire.Journal of Education Strategies in Medical Sciences.No 51, Volume 11, Issue 05. [Persian]
Flett, G. L. & Hewitt, P. L. (2002). Perfectionism and maladjustment. In G. L, Flett & P. L., Hewitt (Eds). Perfectionism: theory, research and treatment (PP. 5-33) Washington, DC: American Psychological Association(APA). [DOI:10.1037/10458-000] [PMCid:PMC131054]
Flett, G. L., & Hewitt, P. L. (2006). Positive versus negative perfectionism in psychopathology: A comment on Slade and Owens’s dual process model. Behavior Modification, 30, 472-495. [DOI:10.1177/0145445506288026] [PMid: 16723426]
Frost, R. O., Heimberg, R. G., Holt, C. S., Mattia, J. I., & Neubauer, A. L. (1993). A comparison of two measures of perfectionism. Personality and Individual Differences, 14(1), 119 -126. [DOI:10.1016/0191-8869(93)90181-2]
Frost, R. O., Marten, P., Lahart, C., & Rosenblate, R. (1990). The dimensions of perfectionism. Cognitive Therapy and Research, 14(5), 449-468. [DOI:10.1007/BF01172967
Frost, R. O., Marten, P., Lahart, C., & Rosenblate, R. (2003). The dimensions of perfectionism. CognitiveTherapy and Research, 14, 449-468. [DOI:10.1007/BF01172967]
Glover, D. S., Brown, G. R., Fairburn, C. G., & Shafran, R. (2007). A preliminary evaluation of cognitive-behavior therapy for clinical perfectionism: A case series. British Journal of Clinical Psychology, 46: 85-94. [DOI:10.1348/014466506X 117388] [PMid:17472203]
Golestanibakht T, Hashemiyan K, Pourshahriyari M, Banijamali S. Proposed model of subjective well-being and happiness in the population of Tehran: Alzahra; 2008.
Gunnell KE, Mosewich AD, McEwen CE, Eklund RC, Crocker PRE. (2017). Don't be so hard on yourself! Changes in self-compassion during the first year of university are associated with changes in well-being. Pers Individ Differ.107:43-8. [DOI:10.1016/j.paid.2016.11.032]
Hiller. Jack H.; Reed G.Williams, Dicter H. Paulus, (2004). Relationships of Philosophic Mindedness and Intellectual Self-Confidence with Verbal Ability and Deductive Reasoning Skills. Journal of Education Resources Information Center, eric.ed.gov.
Hooman, H. A. (2005) Structural equation modeling with Lisrel application. Tehran,The Center for Studying and Compling University Books in Humanitics (SAMT). [Persian]
Horowitz, L. M., Rpsenberg, S. E., Baer, B. A., Ureno, G., & Villasenor, V. S. (1988). Inventory of interpersonal problems: Psychometric properties and clinical applications. Journal of Counsulting and Clininical Psychology, 56, 885-892. [DOI:10.1037/0022-006X.56.6.885]
Howell, A. J.; Digdon, N.; Buro, K. (2010). "Mindfulness predicts sleep-related selfregulation and well-being", Personality and Individual Differences, 48, 419-424. [DOI:10.1016/ j.paid.2009.11.009]
Janis, Leigh Bowen, Gisarah and Marlatt, Alan (2005). Spirituality, mindfulness and Substance aduse, Addictive Behaviors, Issue 30, pp. 1335-1344. [DOI:10.1016/j.addbeh. 2005.01.010] [PMid:16022930]
Janowski K., Lucjan P. (2012). Worry and mindfulness: the role in anxiety and depressive symptoms. European Psychiatry (Abstracts of the 20th European Congress of Psychiatry). 27 (Supplement 1), P-133: Pages 1. [DOI:10.1016/S0924-9338(12)74300-6]
Javidi Kalalte, T. Abootorabi, R (2010) Philosophical Mindset and Leadership Style of Managers in Higher Education System, Educational Studies and Psychology, 11 (1), 234-211. [Persian]
Joghtaie, M. (2017) Investigating the Relationship between Philosophical Thinking and Positive Perfectionism with Secondary School Teachers' Job Performance. Islamic Azad University of Shahroud. [Persian]
Kabat ‐Zinn, J. (2003). Mindfulness ‐based interventions in context: past, present, and future. Clinical psychology: Science and Practice, 10(2), 144 -156. [DOI:10.1093/ clipsy.bpg016]
Kabat-Zinn, J. (1990). Full catastrophe living: using the wisdom of your body and mind to face stress, pain and illness. New York: Delacorte.
Kalantari, Kh. (2015) Structural Equation modeling in socio - economic research (with lisrel and simplis software)Tehrean, Agah publication. [Persian]
Keyes, C. L. M., & Magyar-Moe, J. L. (2003). The measurement and utility of adult subjective well-being. Positive psychological assessment: A handbook of models and measures. 2003: 411- 25. edited by S. J. Lopez and R. Snyder. Washington, DC: American Psychological Association. [DOI:10.1037/10612-026]
Kharaghanian, M. Behrangi, M. R., (1993). Investigating the Relationship between Philosophical Mentality of Educators in Normal Boys 'Schools in District 5 of Tehran Education with Their Teachers' Morale Years 71-72. Master's Degree at Tehran Teacher Training University. [Persian]
Koenig, H. G. (1998) Handbook of religion and mental health, New York: Academic Press.translate by:Shabani, Avaye noor Publications. [Persian]
Limburg K, Watson HJ, Hagger MS, Egan SJ. (2016). The Relationship Between perfectionism and psychopathology. J Clin Psychol. 28. [DOI:10.1002/jclp.22435] [PMid: 28026869]
Lucas, R. E.; Donnellan, M. B. (2007). "How Stable is Happiness? Using the STARTS Model to Estimate the Stability of Life Satisfaction", in: Journal of Research in Personality, 41: 1091-1098. [DOI:10.1016/j.jrp.2006.11.005] [PMid: 188365 11] [PMCid:PMC2083650]
Lyubomirsky, S.; King, L.; Diener, E. (2005). "The Benefits of Frequent Positive Affect: Does Happiness Lead to Success?", in: Psychological Bulletin, 131 (6): 803-855. [DOI:10.1037/0033-2909.131.6.803] [PMid:16351326]
Michalak J., Burg J., & Heidenreich T. (2012). Don't Forget Your Body: Mindfulness, Embodiment, and the Treatment of Depression. Mindfulness. 3(3): 190-199. [DOI:10.1007/ s12671-012-0107-4]
Mirkamali, M. (2000) Educational leadership administration. Teran, Yastaroon publication. [Persian]
Mohammadipouya, S., Dehghan, M., (2016). Investigates relations among Philosophic Mindedness, education philosophy and quality of work life in teachers student. Modern Thoughts in Education Journal. 11(4):105-120. [Persian]
Mortezaei moghadam, M.(2002). The Influence of Managers' Philosophical Mind on its Decision Making Process at Ferdowsi University of Mashhad. Ferdowsi University of Mashhad.M.A.Thesis. [Persian]
Nel, L. (2011). The psychofertological experiences of masters degree students in professional psychology programms: An interpretative phenomenological analysis. Thesis in fulfilment of the requirements for the degree. Department of Psychology Faculty of The Humanities: University Of The Free State Bloemfontein. 48 - 84.
Oraki, M., sami, P. (2017). The Effect of Mindfulness Integrated Behavior- Cognitive Therapy on psychological well-being and quality of life among multiple sclerosis patients.. QUARTERLY JOURNAL OF HEALTH PSYCHOLOGY, 5(20), 34-47. [Persian]
Orth, U., Robins, R. W., & Widaman, K. F. (2012). Lifespan development of self-esteem and its effects on important life outcomes. Journal of Personality and Social Psychology, 102, 1271-1288. [DOI:10.1037/a0025558] [PMid:21942279]
Paul N. A., Stanton S. J., Greeson J. M., Smoski M. J & Wang L. (2012). Psychological and Neural Mechanisms of Trait Mindfulness in Reducing Depression Vulnerability. Soc Cogn Affect Neurosci. [DOI:10.1093/scan/nss070] [PMid:22717383] [PMCid:PMC3541493]
Piet, J., Würtzen, H., & Zachariae, R. (2012). The Effect of Mindfulness-Based Therapy on Symptoms of Anxiety and Depression in Adult Cancer Patients and Survivors: A Systematic Review and Meta-Analysis. Journal of Consulting and Clinical Psychology. [DOI:10.1037/ a0028329] [PMid:22563637]
Potek, R. (2012). Mindfulness as a school-based prevention program and its effect on adolescent stress, anxiety and emotion regulation Ph.D., NEW YORK UNIVERSITY, 184 pages; 3493866
Roshanfar A, Mokhtari s, Padash z. (2013). Effectiveness of psychotraputic Training Based on life quality on perfectionism in Isfahan Counseling Centers. J Healthy Sys Res;6(8) 86-95. 13.
Ryff, C. D. (2016). Articolo Target. Psychological well -being and health: Past, present and future. Psicologia Della Salute. [DOI:10.3280/PDS2016-001002]
Shafran, R., & Mansell, W. (2001). Perfectionism and psychopathology: A review of research and treatment. Clinical Psychology Review, 21(6), 879 -906. [DOI: 10.1016/S0272-7358(00)00072-6]
Sharyatmadari, A(2015) Principles and Philosophy, Education. Tehran: Amir Kabir Publications. [Persian]
Short, M. M., & Mazmanian, D. (2013). Perfectionism and negative repetitive thoughts: Examining a multiple mediator model in relation to mindfulness. Personality and Individual Differences, 55(6), 716 -721. [DOI:10.1016/ j.paid.2013.05.026]
Singh, N., Nirbhay, Lancioni, E., Giulio, Winton, S., V., Alan, Curtis, W., John, Wahler, G., Robert, Sabaavi, Mohamed, Singh, Judy and Kristen, Ma Aleavey (2005). Mindful Staff increase Learinig reduce aggression in adults With developmental disabilities. Research in developmental Disabilities, 23, 18-28
Smith, P. G. (2005) Philosophic - Mindeness in Educational Adminstration. translate by:Behrangi,Kamal tarbiat Publications. [Persian]
Smith, Philip, G. (1965). What is philosophy education?. U.S.A.: McMillan.
Soltani,I.(1997) Measuring the Managers' Philosophical Mindedness.Tadbir Journal,62 :16-19. [Persian]
Soysa, C. K., & Wilcomb, C. J. (2015). Mindfulness, Self-compassion, Selfefficacy, and Gender as Predictors of Depression, Anxiety, Stress, and Well - being. Mindfulness, 6 (2), 217 -226. [DOI:10.1007/s12671-013-0247-1]
Vatandoust, L., Mirzaeian, B., & Hasan Zadeh, R. (2015). Comparision of psychological well -being and positive beliefs about worring among perfectionist and non -perfectionist student. Indian Journal of Fundamental and Applied Life Sciences, 5(1), 2507 -2513.
Veit, C. T., & Wore, J. E. (1983). The structure of psychological distress and well-being in general population. Journal of Consulting and Clinical Psycholog, 51, 730-742. [DOI:10. 1037/0022-006X.51.5.730]
Weiss, L. A., Westerhof, G. J., & Bohlmeijer, E. T. (2016). Can We Increase Psychological Well -Being? The Effects of Interventions on Psychological Well -Being: A Meta - Analysis of Randomized Controlled Trials. Plos One, 11(6), e0158092. [DOI:10.1371/journal.pone.0158092] [PMid: 27328124] [PMCid:PMC4915721]
Wimberley, T. E., Mintz, L. B., & Suh, H. (2015). Perfectionism and Mindfulness: Effectiveness of a Bibliotherapy Intervention. Mindfulness, 7. 1 -12. [DOI:10.1007/s12671-015-0460-1]
Zaki, M. (1998). Investigating the Social Dimensions of Managers' Philosophical Mindset, Management Knowledge. Journal of Management Knowledge. No 41, Volume 11. [Persian]
Zandanian, A., Safayi Moghadam, M., Pak Seresht, J., Sepasi, H., (2008). Identifying and Analyzing the Educational Philosophy of Adult Education Instructors in Yazd Province. Educational sciences J. Chamran University. 5(3): 3-26. [Persian]
[1]. Subjective-Wellbeing
[2]. Nel
[3]. Lucas, Donnellan
[4]. Weiss, Westerhof & Bohlmeijer
[5]. Lyubomirsky, King, Diener
[6]. Diener & Seligman
[7]. Ryff
[8]. mindfulness
[9]. Gunnell, Mosewich, McEwen, Eklund, Crocker
[10]. Kabat Zinn
[11]. Michalak, Burg & Heidenreich
[12]. Piet, Würtzen, & Zachariae
[13]. Paul, Stanton, Greeson, Smoski & Wang
[14]. Singh, Nirbhay, Lancioni, Giulio, Winton, Alan & et all
[15]. Janis, Leigh Bowen, Marlatt,
[16]. Philosophy Mindedness
[17]. Perfectionism
[18]. Glover, Brown, Fairburn, Shafran
[19]. Frost, Marten, Lahart & Rosenblate
[20]. Flett & Hewitt
[21]. Erozhan, Karakasy, Ayberk
[22]. Tehran Multidimensional Perfectionism Scale
[23]. Kentucky Inventory of Mindfulness Skills
[24]. Five Facet Mindfulness Questionnaire (FFMQ)
[25]. Variance inflation factor
[26]. Wimberley, Mintz & Suh
[27]. Soysa & Wilcomb
[28]. Kabat & Zinn
[29]. Howell, Digdon, Buro
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |