1- استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران ، p_nejat@sbu.ac.ir
2- دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
متن کامل [PDF 929 kb]
(1889 دریافت)
|
چکیده (HTML) (3709 مشاهده)
متن کامل: (1833 مشاهده)
مقدمه
اندیشمندان علوم رفتاری اجتماعی از دیرباز دغدغهی مشکلات اجتماعی را داشته و در پی تعیین عوامل زمینهساز و یافتن راهحلهایی برای پیشگیری از آنها بودهاند. دستهی بزرگی از این آسیبها به رفتارهایی مربوط میشود که لذت آنی اما پیامدهای منفی برای فرد یا جامعه دارند و افراد تحت تأثیر وسوسههای موقعیتی به آن مبادرت میورزند. پژوهشها در دهههای 1950 و 1960 قابلیت چشمگیر افراد را برای همرنگی حتی بدون آنکه فشار و اجباری در کار باشد نشان داد (اش 1956). این پژوهشهای کلاسیک الهامبخش مطالعات بعدی برای شناخت نقش همرنگی با دیگران در گرایش به رفتارهای آسیبزا نظیر خشونت و پرخاشگری (کوهن و پرینشتاین، 2006)، رفتارهای بزهکارانه (یانگ و ویرمن، 2013) و اعتیاد به گوشیهای هوشمند (چن، 2018) بوده است.
بنا بر مدل تحول اجتماعی[1] (هاوکینز و ویس، 1985؛ کمرون، کاتالانو و هاوکینز، 2019)، فرصت تعامل با افراد منحرف و درگیری در فعالیتهای منحرف نقش تعیینکنندهای در پیشرفت فرد در مسیر مبادرت به رفتارهای منحرف اجتماعی ازجمله مصرف مواد (ایرانپور، جمشیدی، نخعی، حقدوست، شجاعی زاده، افتخار اردبیلی و افتخار اردبیلی، 2015؛ جونز، هیل، اپشتاین، لی، هاوکینز و کاتالانو، 2016) دارد و واسط این اثر دریافت تقویت بابت انجام این رفتارها از سوی دیگران، بخصوص خانواده و همسالان است. در این راستا انتظار میرود هر چه خود این افراد نگرش مثبتتر و درگیری بیشتری در رفتارهای منحرف داشته باشند به میزان بیشتری فرد را بابت انجام آنها مورد تأیید و تقویت قرار دهند. رابطهی بین مصرف مواد توسط فرد و مصرف توسط دوستان یا همسالان ازجمله موضوعات موردتوجه در مطالعات اجتماعی اعتیاد بوده است. مارتینز، استور، الکساندر و چیل کت (2008) بین مصرف مواد، بخصوص اکستازی، توسط فرد و دوستان نزدیک وی رابطه یافتند. در مطالعهای دیگر، ادراک از میزان مصرف سیگار توسط دوستان و همسالان، سیگار کشیدن در تمام طول نوجوانی را پیشبینی کرد، درحالیکه این اثر در مورد الکل و ماریجوانا ازنظر زمانی محدودتر بود. در تبیین آن، نویسندگان احتمال دادهاند سیگار کشیدن نمادی از هویت گروه همسالان باشد (دوان، چو، والنتینا، اندریوا و پنتز، 2009).
در مطالعهی بروک، پال، مرجل و بروک (2006) ویژگیهای فردی و مصرف مواد توسط همسالان سهم بیشتری از واریانس مصرف مواد را نسبت به عوامل والدی و تنشزاهای محیطی تبیین کردند. فشار دوستان و همرنگی با آنان دو شکل اثر همسالان محسوب میشوند (حرکه و والبرگ، 2012). فشار دوستان به معنای مورد تعارف مواد قرار گرفتن است، درحالیکه در همرنگی، دوستان نقش منفعلانهتری دارند و اثرگذاری بهواسطهی تقلید فرد از رفتار مصرف همسالان صورت میگیرد.
ازجمله شایعترین موارد مصرف گزارششده در میان دانشجویان ایرانی سیگار، الکل و قلیان هستند (سفیری، رحیمی موقر، یونسیان، صادقی، بازرگانی، شمسیپور، منصور نیا و فتوحی، 2016). مرد بودن (سفیری و همکاران، 2016؛ کبیر، بهاری، حاجیزاده، اللهوردی پور، طراحی، فخاری، انصاری و محمدپوراصل، 2018؛ اللهوردیپور، عباسی، قهرمانلو، محمدپوراصل و نوروزی، 2015؛ نبیپور، علیزاده، سادات حسینی، منصوری، شمسالدینی و نخعی، 2016) و داشتن دوستان مصرفکننده (کبیر و همکاران، 2018؛ نبیپور و همکاران، 2016) از رایجترین عوامل خطر و دینداری (اللهوردیپور و همکاران، 2015؛ نبی پور و همکاران، 2016؛ محمدپوراصل، عباسی قهرمانلو، اللهوردیپور و آگنر، 2014) از رایجترین عوامل محافظتکننده در این مطالعات گزارش شدهاند.
سازهای که بهعنوان زیربنای توانایی بازداری میل به پیروی از وسوسههای آنی شناخته میشود خودتنظیمگری[2] نام دارد و ازجمله عوامل شناختی در تنظیم موفقیتآمیز رفتارها خودکارآمدی[3] یا باور فرد به توانایی تسلط بر موقعیت و ایجاد پیامد مطلوب در حیطهای خاص یا بهطور عمومی است (بندورا، 1991). خودکارآمدی عمومی اعتماد کلی به توانایی خود برای مواجهه با دامنهی وسیعی از موقعیتها و کنترل رویدادهای زندگی است (چن، گالی و ادن، 2001) که منبع انگیزش و قصد رفتار و انتخاب اهداف و تعهد به آنها محسوب میشود و با رضایت از زندگی، سلامت روانی-اجتماعی و مبادرت به رفتارهای محافظتکننده از سلامت مرتبط شناخته شده است (شفیعخانی، 2016). خودکارآمدی همچنین یک پیشبین مهم موفقیت درمانهای سوءمصرف مواد مخدر یا میانجی اثرات این درمانها بوده است (کدن و لیت، 2011).
مارلت، بیر و کوئیگلی (1995) بر نقش منحصربهفرد خودکارآمدی در جلوگیری از شکلگیری اولیهی عادتهای اعتیاد و نیز تسهیل فرآیند ترک اعتیاد و حفظ آن تأکید نموده و ترکیب خودکارآمدی پایین و نفوذ اجتماعی در جهت مصرف مواد را پیشبین قصد و خود رفتار مصرف مواد مخدر در نوجوانان یافتند. فورد و بلومنشتاین (2013) رابطهی معکوسی را بین کنترل خود و مصرف الکل و مواد مخدر در دانشجویان آمریکایی گزارش دادند که توسط فرصت و نفوذ همسالان تعدیل شد. بر این اساس، خودکارآمدی در چارچوب پژوهش حاضر بهعنوان عاملی حفاظتکننده در نظر گرفته شد که هم بهطور مستقیم بر کاهش وسوسهی مصرف مواد مخدر مؤثر است و هم در نقش تعدیلگر میتواند کاهشدهندهی اثر فشار اجتماعی بر آن باشد.
خودتنظیمگری ارتباط تنگاتنگی با توانایی مجسم نمودن وضعیتهای مورد انتظار آینده دارد (بندورا، 1991). بر این اساس، عامل دیگری که میتواند نقش چشمگیری در تنظیم رفتارها توسط فرد داشته باشد چشمانداز زمان[4] است که مشتمل بر پنج بُعد بوده و نیمرخی از نوع برخورد شناختی-عاطفی فرد با گذشته، حال و آینده را مشخص میکند. گذشتهگرایی منفی[5] به معنای تمرکز بر تجارب شخصی بد و آسیبزا و نگرش بدبینانه نسبت به گذشته است، درحالیکه گذشتهگرایی مثبت[6] نگرش احساسی خوب و لذتبخش نسبت به وقایع گذشته و دلتنگی برای روابط صمیمانه با خانواده و دوستان را در بر دارد. حالگرایی لذتطلبانه[7] منعکسکنندهی تمایل به زندگی در لحظه، استقبال از فعالیتهای هیجانانگیز و نو و بهرهمندی از لذتهای آنی در کنار عدم نگرانی در مورد پیامدهای آیندهی اعمال است که میتواند فرد را مستعد رفتارهای پرخطر سازد. حالگرایی تقدیرنگر[8] علاوه بر گرایش به رفتارهای تکانشی، دلالت بر باور به کنترل شدن زندگی توسط تقدیر و نیروهای غیرقابلکنترل بیرونی و احساس درماندگی و فقدان امید به آینده دارد. درنهایت، آیندهگرایی[9] تمایل به در نظر گرفتن عواقب تصمیمات و اقدامات حاضر و به تأخیر انداختن لذتها در راستای تلاش برای اهداف بلندمدت است (زیمباردو و بوید، 1999).
گذشتهگرایی منفی و حالگرایی تقدیرنگر با تجربهی بیشتر افسردگی و اضطراب، اما حالگرایی لذتطلبانه با رضایت بالاتر از زندگی مرتبط بوده است (تسفریدی، گریوا و آناگنوستوپولوس، 2017). کوییج، کانفر، بتس و رادلف (2018) در فراتحلیل خود، آیندهگرایی را مرتبط با مجموعهی گستردهای از پیامدهای مثبت ازجمله دستاوردها، بهزیستی، رفتارهای سلامتی و عدم مبادرت به رفتارهای پرخطر یافتند، بخصوص که قدرت پیشبینیگری آن ورای پنج عامل بزرگ شخصیت بود. در مطالعهی هنسن، کری، کری و میستو (2006) نیز آیندهگرایی بالاتر پیشبین مبادرت بیشتر به رفتارهای حفاظتی و مبادرت کمتر به رفتارهای پرخطر بود. در مورد حالگرایی لذتطلبانه الگوی معکوس اما قویتری از ارتباط با رفتارهای مذکور مشاهده شد. حالگرایی تقدیرنگر نیز تنها با مبادرت بیشتر به رفتارهای مضر برای سلامتی مرتبط بود. بهطور مشابه، گرایش به رفتارهای پرخطر با نگرش به زمانهای گذشته و حال در نمونهای از بزرگسالان جوان نیجریهای رابطه داشت (ملو، اولادیپو، پائولونی و ورل، 2019).
سهم منحصربهفرد حالگرایی در تبیین مصرف الکل، مواد و تنباکو در مطالعهی کیاگ، زیمباردو و بوید (1999)، حتی بعد از کنترل ویژگیهای شخصیتی، ایشان را واداشت تا چشمانداز زمان را سازهی مهمی در حیطهی این رفتارها قلمداد کنند. ازاینرو، چشمانداز زمان در پژوهش حاضر بهعنوان یکی از پیشبینهای گرایش به مصرف مواد مخدر مدنظر قرار گرفت. همچنین نظر به یافتههای پیشین، انتظار بر این است که گذشتهگرایی مثبت و آیندهگرایی در نقش عوامل محافظ، اما گذشتهگرایی منفی، حالگرایی و آیندهگرایی در نقش عوامل خطرساز گرایش به مصرف مواد را پیشبینی کنند.
شفیعخانی، باقریان و شکری (2018) نقش واسطهای چشمانداز زمان را در رابطهی بین خودکارآمدی عمومی و گرایش به مصرف مواد مخدر در نمونهای از نوجوانان دختر دبیرستانی بررسی نمودند. یافتههای ایشان حکایت از واسطهگری بخشیِ چشمانداز زمان و رابطهی منفی خودکارآمدی با گرایش به مصرف مواد داشت. گذشتهگرایی منفی، حالگرایی لذتطلبانه و حالگرایی تقدیرنگر عوامل خطرساز بودند، درحالیکه گذشتهگرایی مثبت و آیندهگرایی در نقش عوامل محافظتکننده ظاهر شدند. پژوهش حاضر با هدف پر کردن خلأهای مطالعهی مذکور، یعنی محدودیت گروه نمونه به یک جنس و عدم بررسی اثرات تعدیلگرانه انجام شد. بهعلاوه، پژوهش حاضر بر روی دانشجویان، یعنی افرادی که وارد دوران اولیهی بزرگسالی شدهاند انجام شده است. ورود به این دوران با پذیرش هویت اجتماعی جدید و استقلال نسبی از خانواده قابلشناسایی است که این موضوع، نظر به افزایش گسترهی تعاملات و شبکهی اجتماعی و قرار گرفتن دانشجویان در معرض فشارهای اجتماعی برای همرنگی، تهدیدات بالقوهای را متوجه آنان میکند.
نقش عوامل اجتماعی به سوقدهی فرد در جهت همرنگی با رفتارهای منحرف دیگران محدود نمیشود. بنا بر نظریهی پیوند اجتماعی[10] هیرشی (1969)، اتصال افراد به جامعه، بخصوص خانواده، مدرسه و همسالان بهعنوان کاهندهی گرایش آنان به رفتارهای منحرف عمل میکند. بر این اساس میتوان انتظار داشت احساس مورد پذیرش بودن در میان خانواده و دوستان نقش محافظتکنندهای در مقابل فشارهای معطوف به همرنگی با این رفتارها ایفا کند. بااینحال، یافتهها در مورد نقش محبوبیت در میان دوستان در گرایش به مصرف مواد و سایر رفتارهای منحرف اجتماعی یکدست نیست و برخی مطالعات دیگر (مانند فالو، بیر، ویتارو، کانتین و بورگ، 2011؛ تاکر، گرین، ژو، مایلز، شیح و دی امیکو، 2011) وجود رابطهی مثبت بین محبوبیت در میان همسالان و مصرف مواد را گزارش دادهاند.
در یک جمعبندی، مطالعهی حاضر به بررسی سهم تبیینگری متغیرهای فردی و اجتماعی در گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر و نیز نقش آنها در تنظیم میزان تأثیرپذیری از فشارهای اجتماعی در جهت مصرف مواد میپردازد. در این راستا، باور به خودکارآمدی و چشمانداز زمان بهعنوان منابع فردی و میزان محبوبیت در میان خانواده و دوستان بهعنوان منبع اجتماعی تأثیرگذار بر مقاومت فرد در مقابل فشارهای اجتماعی برای همرنگی بخصوص از سوی شبکهی دوستان در جهت مصرف سیگار و مواد مخدر آزمون شد.
روش
شرکتکنندگان
شرکتکنندگان 766 نفر دانشجوی مشغول به تحصیل در دانشگاه شهید بهشتی بودند که با روش نمونهگیری در دسترس مورد رجوع قرار گرفتند. از این تعداد، 6/66 درصد زن و 5/29 درصد مرد بودند و باقی جنسیت خود را مشخص نکردند. سن پاسخگویان بین 18 تا 33 سال با میانگین 81/20 (31/2 = SD) بود. میانگین دینداری در طیفی از 1 = اصلاٌ تا 5 = زیاد برابر با 50/3 با انحراف استاندارد 09/1 و متوسط موقعیت اقتصادی در طیفی از 1= خیلی بد تا 5 = خیلی خوب برابر با 54/3 (70/0 = SD) بود.
ازنظر سطح تحصیلات، 83 درصد کارشناسی، 2/11 درصد کارشناسی ارشد و 3/3 درصد دکتری بودند. از مجموع 497 دادهی موجود دربارهی وضعیت خانوادگی پاسخگویان، والدین اکثریت افراد (458 نفر) در قید حیات و در حال زندگی با یکدیگر بودند، درحالیکه والدین 12 نفر از یکدیگر جدا شده و والدین 2 نفر نیز مجدداً ازدواج کرده بودند. نوزده نفر پدر خود، 4 نفر مادر خود و 2 نفر هر دو والد خود را بهواسطهی فوت از دست داده بودند.
از میان 728 پاسخ موجود برای محل زندگی، اکثریت افراد در تهران (61%) یا شهری کوچک (29%) زندگی میکردند، درحالیکه 7/4 درصد دیگر در شهری بزرگ و 4/0 درصد در سایر مناطق زندگی میکردند. از میان 731 پاسخ موجود برای محل تولد، اکثریت در شهری کوچک (333 نفر) یا تهران (306 نفر) متولد شده بودند، درحالیکه 78 و 14 نفر به ترتیب شهری بزرگ و سایر مناطق را بهعنوان محل تولد خود گزارش دادند. ازنظر رشتهی تحصیلی، 1/46 درصد علوم انسانی، 7/16 درصد علوم پایه، 7/15 درصد مهندسی، 9/2 درصد پزشکی و 3/3 درصد از سایر رشتهها بودند و 4/15 درصد به این سؤال پاسخ ندادند.
ابزارهای سنجش
پرسشنامهی چشمانداز زمان: برای سنجش نحوهی نگرش به زمان، از پرسشنامهی چشمانداز زمان[11] (زیمباردو و بوید، 1999) استفاده شد که دارای 56 گویه و پنج خردهمقیاس است. خردهمقیاسهای گذشتهگرایی منفی، حالگرایی لذتطلبانه، آیندهگرایی، گذشتهگرایی مثبت و حالگرایی تقدیرنگر به ترتیب دارای 10، 15، 13، 9 و 9 گویه هستند. پاسخ به هر گویه از 1= کاملاً مخالف تا 5 = کاملاً موافق متغیر بود.
ساختار پنجعاملی نسخهی فارســـی این پرسشنامـــه توسط شفیعخانی (2016) بررسی و تأیید شده است. ضریب آلفای کرونباخ برای خردهمقیاسها در مطالعهی حاضر عبارت از 75/0 (گذشتهگرایی منفی)، 73/0 (حالگرایی لذتطلبانه)، 78/0 (آیندهگرایی)، 62/0 (گذشتهگرایی مثبت) و 66/0 (حالگرایی تقدیرنگر) بود.
پرسشنامهی خودکارآمدی: برای سنجش خودکارآمدی عمومی از نسخهی فارسی پرسشنامهی 17 گزارهای شرر، مادوکس، مرکاندانته، پرنتیس-دان، جاکوبز و راجرز (1982) استفاده شد که در آن، پاسخ به هر گزاره از 1 = کاملاً مخالفم تا 5 = کاملاً موافقم متغیر است. آلفای کرونباخ در مطالعهی شفیعخانی و همکاران (2018) و مطالعهی حاضر به ترتیب 83/0 و 87/0 بود.
وسوسهی مصرف، فشار اجتماعی، محبوبیت اجتماعی و ادراک از اخلاقمندی: هشت پرسش بهمنظور سنجش وسوسهی مصرف، فشار اجتماعی، رواج در شبکهی اجتماعی و محبوبیت اجتماعی در پرسشنامه قرار داده شده بود. دو پرسش به سنجش وسوسهی مصرف سیگار و مواد مخدر («آیا تابهحال دلتان خواسته سیگار بکشید / مواد مخدر مصرف کنید؟») اختصاص داشت. دو پرسش دیگر مربوط به محبوبیت در خانواده و دوستان («چقدر خود را در میان خانواده / دوستان محبوب میدانید؟») بود. دو پرسش دیگر نیز به سنجش رواج مصرف سیگار («آیا دوستان نزدیک شما سیگار میکشند؟») و رواج مصرف مواد مخدر («آیا از دوستان شما کسی مواد مخدر مصرف میکند؟») در میان دوستان فرد پرداخت.
میزان قرار گفتن در معرض فشار اجتماعی مستقیم برای مصرف سیگار و مواد مخدر نیز با استفاده از یک پرسش برای هرکدام سنجیده شد («آیا تابهحال در جمعی بودهاید که به شما سیگار / مواد مخدر تعارف شود؟»). علاوه بر این موارد، یک پرسش نیز به سنجش ادراک فرد از میزان اخلاقمندی خودش اختصاص داشت («چقدر خود را انسانی اخلاقی میدانید؟»). پاسخها بهتمامی پرسشهای مذکور از 1 = اصلاً تا 5 = زیاد متغیر بود.
سؤالات جمعیتشناختی: ویژگیهای جمعیتشناختی مورد سؤال عبارت از سن، جنس، موقعیت اقتصادی، سطح دینداری، سطح تحصیلات، رشتهی تحصیلی، وضع تأهل والدین، شهر محل تولد و شهر محل زندگی بود. پیش از انجام تحلیلهای رگرسیون، وضع تأهل والدین مجدداً کدگذاری شد، بهگونهای که یک سطح آن زندگی مشترک دو والد اصلی در قید حیات و سطح دیگر آن تمام پاسخهای ممکن دیگر (طلاق، ازدواج مجدد، فوت) را شامل شد.
روند اجرای پژوهش
پرسشنامهها بهصورت کاغذی در اختیار پاسخگویان قرار گرفت و بهطور فردی پاسخ داده شد. بهمنظور پیشبینی گرایش به سیگار کشیدن توسط عوامل فردی و اجتماعی از یک رگرسیون سلسله مراتبی با سه گام استفاده شد. در گام اول این تحلیل رگرسیون، متغیرهای جمعیتشناختی (سن، جنس، دینداری، سطح اقتصادی، وضع تأهل والدین)، در گام دوم آن ادراک از اخلاقمندی خود، خودکارآمدی، خردهمقیاسهای چشمانداز زمان، محبوبیت در میان خانواده و دوستان و نیز فشار اجتماعی و در گام سوم آن، تعامل فشار اجتماعی تکبهتک با هرکدام از متغیرهای جنسیت، دینداری، اخلاقمندی، خودکارآمدی، خردهمقیاسهای چشمانداز زمان و محبوبیت در میان خانواده و دوستان وارد شد.
برای محاسبهی جملات تعاملی، متغیرها میانگین-مرکزی[12] شدند. دو گام اول و دوم تحلیل رگرسیون با استفاده از روش ورود همزمان و گام آخر با روش ورود روبهجلو انجام شد. بهمنظور پیشبینی گرایش به مصرف مواد مخدر، تحلیل رگرسیونی با متغیرهای پیشبین و روش مشابه اجرا شد.
نتایج
جدول 1 میانگین، انحراف استاندارد و ضرایب همبستگی پیرسون بین متغیرهای مورد تمرکز در این پژوهش را ارائه میدهد. گذشتهگرایی منفی، حالگرایی لذتطلبانه و حالگرایی تقدیرنگر پیشبینهای مثبت گرایش به مصرف سیگار، مواد مخدر، یا هردوی آنها بودند. از سوی دیگر، آیندهگرایی و گذشتهگرایی مثبت، خودکارآمدی، ادراک از اخلاقمندی خود و محبوبیت میان خانواده رابطهی منفی با یکی از دو متغیر گرایش به مصرف یا هر دو داشتند. البته ضرایب همبستگی در تمامی این موارد ضعیف بود. در مقابل، ضرایب همبستگی بین عوامل نفوذ اجتماعی (رواج مصرف در میان دوستان و فشار مستقیم برای مصرف) و گرایش به مصرف در بازهی متوسط و از تمامی موارد بالا بزرگتر بود. بهعلاوه، نظر به مثبت بودن این ضرایب، باید این عوامل را مرتبط با گرایش بیشتر به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر محسوب نمود. مطابق جدول 1، همبستگی بین محبوبیت در میان خانواده و در میان دوستان قوی نبود و به همین دلیل با یکدیگر ادغام نشدند و در تحلیلها متغیرهایی جداگانه باقی ماندند. ازآنجاکه همبستگی بین گرایش به سیگار کشیدن و گرایش به مصرف مواد مخدر، بیـن رواج این دو در دوستان و نیز بین فشار اجتماعی مستقیم برای مصرف این دو قوی نبود، تحلیلهای رگرسیون برای پیشبینی گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر بهطور جداگانه و با استفاده از مجموعه متغیرهای متناظر با هرکدام در هر تحلیل انجام شد.
بررسی همبستگی بین متغیرهای اجتماعی، یعنی محبوبیت اجتماعی در میان خانواده و دوستان، فشار اجتماعی مستقیم و رواج در شبکهی اجتماعی نشان داد تنها همبستگیهای قوی بین رواج در میان دوستان و فشار اجتماعی مستقیم بود و در سایر موارد ضرایب همبستگی ضعیف بود. نظر به وجود همبستگیهای قوی بین مصرف در میان دوستان و فشار اجتماعی مستقیم و لذا امکان ایجاد همخطی در تحلیل رگرسیون، از این دو متغیر میانگین گرفته شد تا متغیر جدیدی با عنوان «فشار اجتماعی» بهطور جداگانه برای سیگار کشیدن (87/0 = α) و مصرف مواد مخدر (85/0 = α) ساخته شود.
پیشبینی گرایش به سیگار کشیدن: جدول 2 یافتههای حاصل از تحلیل رگرسیون پیشبینی گرایش به سیگار را ارائه میدهد. بر این اساس در گام اول جنسیت و دینداری پیشبینهای معنادار بودند. جهت اثر جنسیت بیانگر بالاتر بودن گرایش به سیگار در میان مردان نسبت به زنان بود. در گام دوم، محبوبیت در خانواده، حالگرایی لذتطلبانه و فشار اجتماعی برای سیگار کشیدن به مجموعهی پیشبینهای معنادار اضافه شد اما جنسیت معناداری خود را از دست داد. در گام آخر، پیشبینهای معنادار دینداری، حالگرایی لذتطلبانه، محبوبیت در خانواده و فشار اجتماعی بودند و ازآنجاکه جملات تعاملی سهم معناداری از واریانس گرایش به سیگار کشیدن را تبیین نکردند در مدل نهایی در زمرهی متغیرهای پیشبین قرار نگرفتند.
ضرایب رگرسیون استاندارد فشار اجتماعی بزرگتر از سایر پیشبینها بود. بهمنظور بررسی اینکه اثر جنسیت در گام دوم عمدتاً توسط کدام متغیر تبیین شده است، رگرسیونهای جداگانهای اجرا شدند. در هرکدام از رگرسیونها، در گام اول عوامل جمعیتشناختی و در گام دوم از متغیرهای ادراک از اخلاقمندی خود، خودکارآمدی، چشمانداز زمان، محبوبیت در میان خانواده و دوستان، یا فشار اجتماعی برای سیگار کشیدن وارد شد. تنها فشار اجتماعی بود که در گام دوم اثر جنسیت را غیر معنادار کرد (304/0=p، 13/0=SE، 04/0- =β).
اجرای آزمونهای t مستقل مقایسهی دو جنس در ویژگیهای روانشناختی فردی و فشار اجتماعی نشان داد تفاوت دختران و پسران در میزان قرار داشتن در معرض فشار اجتماعی برای سیگار کشیدن (001/0 > p، 57/14 = (714)t) و مصرف مواد مخدر (001/0 > p، 92/8 = (714)t) و نه سایر متغیرها (09/0 < ps، 70/1 > |ts|) معنادار بود. در هر دو مـــورد، میانگیــــن پسران (36/3 = فشار برای سیگار M، 96/1 = فشار برای مواد M) بالاتر از دختران (86/1= فشار برای سیگار M، 20/1 = فشار برای مواد M) بود. اندازهی تفاوت بین فشار اجتماعی برای سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر در پسران بیشتر از دختران بود (001/0 >p، 57/7 = (714)t). ازاینرو، پسران بیشتر از دختران فشار بیشتری را برای سیگار کشیدن نسبت به مصرف مواد مخدر تجربه میکنند.
پیشبینی گرایش به مصرف مواد مخدر: جدول 3 یافتههای حاصل از تحلیل رگرسیون پیشبینی گرایش به مصرف مواد مخدر را ارائه میدهد. چنانکه ملاحظه میشود در گام اول جنسیت، وضع تأهل والدین و دینداری پیشبینهای معنادار بودند. جهت اثر جنسیت و وضع تأهل والدین بهگونهای بود که مردان بیشتر از زنان و افرادی که پدر و مادرشان به دلیل فوت یا طلاق از هم جدا شده بودند بیشتر از کسانی که والدینشان در کنار یکدیگر زندگی میکردند گرایش به مصرف مواد مخدر داشتند. در گام دوم، خودکارآمدی و فشار اجتماعی برای مصرف مواد مخدر به مجموعهی پیشبینهای معنادار اضافه شدند اما جنسیت معناداری خود را از دست داد. نهایتاً در گام آخر، علاوه بر دینداری، وضع تأهل والدین، خودکارآمدی و فشار اجتماعی، تعامل فشار اجتماعی با جنسیت، با خودکارآمدی، با ادراک اخلاقمندی، با حالگرایی تقدیر نگر و با آیندهگرایی معنادار بود.
مشابه با نتایج مربوط به سیگار کشیدن، در اینجا نیز ضریب رگرسیون استاندارد فشار اجتماعی نسبت به سایر ضرایب بزرگتر است. همچنین مشابه با سیگار کشیدن، در اینجا نیز بهمنظور بررسی اینکه اثر جنسیت در گام دوم عمدتاً توسط کدام متغیر تبیین شده است، رگرسیونهای جداگانهای اجرا شدند که در هرکدام، در گام اول عوامل جمعیتشناختی و در گام دوم یکی از متغیرهای ادراک از اخلاقمندی خود، خودکارآمدی، چشمانداز زمان، محبوبیت در میان خانواده و دوستان، یا فشار اجتماعی برای مصرف مواد مخدر وارد شد. تنها فشار اجتماعی بود که با ورود خود در گام دوم اثر جنسیت را غیر معنادار کرد (721/0 = p، 08/0 = SE، 01/0- = β).
برای پیگیری اثر تعاملی معنادار شدهی جنسیت در رابطهی بین فشار اجتماعی و گرایش به مصرف مواد مخدر، ضریب همبستگی پیرسون بین فشار اجتماعی و گرایش به مصرف مواد مخدر با کنترل سایر متغیرهای پیشبین حاضر در مدل نهایی محاسبه شد. ضریب این رابطه برای زنان 13/0 اما برای مردان 60/0 بود. جدول 4 شیب خط رگرسیون محاسبهشده برای سطوح مختلف متغیرهای خودکارآمدی، ادراک از اخلاقمندی خود، آیندهگرایی و حالگرایی تقدیرنگر با استفاده از روش پیشنهادی آیکن و وست (1991) را ارائه میدهد. چنانکه مشاهده میشود اگرچه ضریب رگرسیون در تمامی موارد مثبت بود، اما برای سطوح بالای این متغیرهای تعدیلگر کوچکتر از ضرایب در سطوح پایین این متغیرها بود. بهعبارتدیگر، در صورت بالا بودن هرکدام از این متغیرها، اثر فشار اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر با کاهش همراه بود.
بحث و نتیجهگیری
ازآنجاکه دانشجویان ادارهکنندگان آیندهی جامعه هستند، برای داشتن جامعهای سالم و شکوفا، مطالعهی پیشبینهای گرایش آنان به مـواد مخدر و نیز عوامل محافظتکننده در برابر فشار اجتماعی برای مصرف این مواد از منظر روانشناسی اجتماعی حائز اهمیت است. در این راستا، هدف از پژوهش حاضر تعیین سهم مجموعهای از عوامل فردی و اجتماعی در گرایش دانشجویان به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر بود. عواملی که در پژوهش حاضر مدنظر قرار گرفتند عبارت از ویژگیهای جمعیتشناختی، باورها و ادراکات در مورد خودکارآمدی، اخلاقمندی و محبوبیت خود، چشمانداز زمان و فشار برای همرنگی اجتماعی بودند. نقاط قوت این مطالعه اولاً بررسی سهم تبیینگری عوامل فردی و اجتماعی در کنار یکدیگر و نیز تعامل آنها با هم و ثانیاً ساخت مدلهای پیشبینی جداگانه برای گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر بود.
بنابر یافتهها، دینداری و محبوبیت در خانواده در نقش عوامل محافظتی، اما حالگرایی لذتطلبانه و فشار اجتماعی در نقش عوامل خطرزا گرایش به سیگار کشیدن را پیشبینی کردند. نقش حالگرایی لذتطلبانه در جهت مورد انتظار و همسو با هنسن و همکاران (2006) مبنی بر پررنگتر بودن نقش آن نسبت به آیندهگرایی در تبیین گرایش به رفتارهای پرخطر بود.
در ادامهی یافتههای پژوهش حاضر، دینداری، زندگی والدین در کنار یکدیگر و خودکارآمدی در نقش عوامل محافظتی، اما فشار اجتماعی در نقش عامل خطرزا گرایش به مصرف مواد مخدر را پیشبینی کردند. اثر فشار اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد همچنین توسط جنسیت، ادراک از اخلاقمندی خود، خودکارآمدی، آیندهگرایی و حالگرایی تقدیرنگر تعدیل شد. نقش خودکارآمدی در جهت مورد انتظار و همسو با یافتههای پیشین نظیر فورد و بلومنشتاین (2013) بود. در هر دو مدل، این عوامل نزدیک به نیمی از واریانس گرایش دانشجویان به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر را تبیین کردند.
یافتههای مربوط به عوامل پیشبینیکنندهی گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر در پژوهش حاضر اشتراکاتی با یکدیگر داشتند. یکی از این اشتراکات نقش محافظتی دینداری در گرایش به هر دو بود که با یافتههای پیشین مبنی بر وجود رابطهی منفی بین دینداری و مصرف گسترهای از مواد مخدر در ایران و سایر کشورها همسو است. ویلس، گیبونز، جرارد، موری و برادی (2003) و پیکوا و فیتزپتریک (2004) این رابطه را به ترتیب در نوجوانان افریقایی-امریکایی و مجارستانی گزارش دادند.
مطالعات انجامشده روی گروههای متنوعی از دانشجویان ایرانی حکایت از وجود رابطهی معکوس بین دینداری با قلیان کشیدن (نبیپور و همکاران، 2016)، سیگار کشیدن (اللهوردیپور و همکاران، 2015) و مصرف مواد مخدر (محمدپور اصل و همکاران، 2014) دارد. چیتوود، ویس و لوکسفلد (2008) با مرور سامانمند مطالعات پیشین رابطهی بین دینداری و کاهش خطر مصرف مواد را قابلاطمینان یافتند. در مطالعهی ویلس، یگر و سندی (2003) نیز دینداری اثر تنشهای زندگی بر سطح اولیهی مصرف مواد و نرخ رشد مصرف آن در طول زمان را کاهش داد.
بهعنوان دومین اشتراک بین پیشبینهای گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر، جنسیت در گام اولیهی هر دو مدل بهعنوان پیشبین گرایش به مصرف ایفای نقش نمود، اما پس از ورود سایر متغیرهای فردی و فشار اجتماعی اثر خود را از دست داد. در هر دو، نقش اولیهی جنسیت در راستای بالاتر بودن گرایش به مصرف در میان پسران نسبت به دختران و همسو با مطالعات پیشین (نظیر سفیری و همکاران، 2016؛ کبیر و همکاران، 2018؛ نبیپور و همکاران، 2016) بود؛ اما یافتهها همچنین نشان داد که تفاوتهای دو جنس در گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر عمدتاً توسط فشار اجتماعی تبیین میشود و پسران بیشتر از دختران در معرض فشار اجتماعی برای مصرف این دو قرار دارند. علاوه بر این، اختلاف بین فشار اجتماعی برای سیگار کشیدن و برای مصرف مواد در مورد پسران بیشتر بود. این موضوع میتواند بیانگر کارکرد متفاوت سیگار کشیدن در دنیای اجتماعی پسران و دختران دانشجو باشد.
دوان و همکاران (2009) یافتههای متمایز خود در مورد سیگار و سایر مواد مخدر را به نقش ویژهی سیگار در هویت گروه همسالان نسبت دادند. بر این مبنا، یک توضیح ممکن برای یافتههای میان جنسیتی حاضر این است که کارکرد هویتی سیگار در گروههای همسال پسران نسبت به گروههای همسال دختران پررنگتر باشد. این موضوع اهمیت توجه به عوامل اجتماعی در گرایش به سیگار کشیدن بخصوص در مورد پسران را مینمایاند. جنسیت تعدیلگر اثر فشار اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر نیز بود، بهگونهای که رابطهی فشار اجتماعی با وسوسهی مصرف مواد مخدر در پسران قویتر از دختران بود؛ بنابراین در یک جمعبندی، پسران علاوه بر اینکه در معرض فشار بیشتری برای مصرف مواد از سوی همسالانشان قرار دارند، به میزان بیشتری نیز از آن تأثیر میپذیرند.
سومین اشتراک بین پیشبینهای گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر نقش خطرساز فشار اجتماعی در هر دو بود که سهم تبیینگری برجستهتری نسبت به عوامل فردی ازجمله چشمانداز زمان و خودکارآمدی داشت. این یافته با مطالعاتی که نقش گروه همسالان و نفوذ ناشی از آنان در مصرف مواد مخدر توسط نوجوانان و جوانان را گزارش دادهاند همسو است (مانند بروک و همکاران، 2006؛ مارتینز و همکاران، 2008؛ حرکه و والبرگ، 2012؛ کبیر و همکاران، 2018؛ نبیپور و همکاران، 2016) و اهمیت توجه به بافت همسالان را در مداخلات مربوط به پیشگیری از گرایش به مصرف مواد مخدر نشان میدهد. برخلاف فشار اجتماعی، اثر محبوبیت در گروههای اجتماعی خانواده و همسالان چندان قابلتوجه نبود. محبوبیت در میان دوستان گرایش به سیگار کشیدن یا مصرف مواد مخدر را پیشبینی نکرد. بااینحال، گرایش به سیگار کشیدن بهطور معکوس توسط محبوبیت در میان خانواده پیشبینی شد.
یافتهی مربوط به نقش محافظتی محبوبیت در میان خانواده از نظریهی پیوند اجتماعی هیرشی (1969) حمایت میکند. ناتوانی محبوبیت در میان دوستان در پیشبینی گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر ممکن است به دلیل در کار بودن همزمان هر دو فرآیند مورد فرض در مطالعات قبلی باشد. یکی از آنها همسو با نظریهی پیوند اجتماعی و بیانگر نقش حفاظتی محبوبیت در میان همسالان در گرایش به مواد (باکفسکی، ولساکز و برندگن، 2008) و دیگری مبتنی بر نقش آسیبزای آن است که بر اساس آن، مصرف مواد راهی برای دریافت تأیید و پذیرش در میان دوستان و همسالان محسوب میشود (فالو و همکاران، 2011؛ تاکر و همکاران، 2011). البته نقش داشتن فرآیند دوم در صورتی محتمل است که دوستان فرد نگرش مثبتی به مصرف مواد داشته باشند. ازآنجاکه نگرش دوستان در این مطالعه مورد سنجش واقع نشده بود نقش تعدیلگرانهی آن در رابطهی بین محبوبیت در میان دوستان و گرایش به مصرف مواد قابل بررسی نبود. بررسی این موضوع به پژوهشهای بعدی واگذار میشود.
علیرغم وجود اشتراکات، عوامل تبیینکنندهی گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر تفاوتهایی نیز با یکدیگر داشتند که این مطلب ارزش مطالعهی جداگانهی عوامل خطرساز و محافظتکنندهی وسوسه نسبت به این دو را مینمایاند. برای نمونه، در پیشبینی گرایش به سیگار کشیدن چشمانداز زمان، اما در پیشبینی مصرف مواد مخدر کارآمدی نقش پررنگتری داشت. از این گذشته، زندگی دو والد در کنار یکدیگر عامل محافظتی در برابر گرایش دانشجویان به مصرف مواد مخدر اما نه سیگار کشیدن بود؛ بنابراین به نظر میرسد مصرف مواد مخدر بیشتر از سیگار کشیدن با تغییرات ساختاری آسیبزا در خانواده مرتبط باشد.
عوامل جمعیتشناختی و ویژگیهای فردی روانشناختی علاوه بر پیشبینی مستقیم گرایش به مصرف مواد مخدر، اثر فشار اجتماعی بر آن را نیز تعدیل کردند؛ بنابراین، درصورتیکه کاهش یا حذف فشار اجتماعی واردشده از سوی همسالان بر جوانان دانشجو عملی نباشد، میتوان بهجای آن، این متغیرهای تعدیلکننده را هدف برنامههای پیشگیری و مداخله قرار داد. بهطور مشخصتر، مطالعهی حاضر نشان داد رابطهی بین فشار اجتماعی و گرایش به مصرف مواد مخدر در میان کسانی که آیندهگرایی یا خودکارآمدی بالاتری داشتند یا خود را اخلاقمندتر میدانستند ضعیفتر بود. بهبیاندیگر، این متغیرهای فردی بهعنوان عوامل محافظتی در مقابل فشار اجتماعی عمل میکنند.
یک یافتهی غیرمنتظره، ضعیفتر بودن رابطهی بین فشار اجتماعی و وسوسهی مصرف مواد مخدر همچنین در میان کسانی بود که حالگرایی تقدیرنگر بالاتری داشتند که این یافته حالگرایی تقدیرنگر را نیز در زمرهی عوامل محافظتکننده در برابر فشار همسالان قرار میدهد. این در حالی است که در مطالعات پیشین، نظیر تسفریدی و همکاران (2017)، هنسن و همکاران (2006) و شفیعخانی و همکاران (2018)، رابطهی حالگرایی تقدیرنگر با پیامدها در خلاف جهت رابطهی آیندهگرایی و خودکارآمدی با این پیامدها بود. در نگاهی کلی، یافتههای حاضر برخی از یافتههای پژوهش شفیعخانی و همکاران (2018)، یعنی پیشبینی شدن وسوسهی مصرف توسط چشمانداز زمان و خودکارآمدی را بازتولید نمود، اما درعینحال با بررسی اثرات تعدیلگرانهی این دو از آن فراتر رفت. درحالیکه آیندهگرایی و حالگرایی تقدیرنگر در مطالعهی شفیعخانی و همکاران (2018) پیشبین مستقیم وسوسهی مصرف بودند، در مطالعهی حاضر بهعنوان عوامل محافظتکنندهی فرد در برابر فشار اجتماعی برای همرنگی با مصرفکنندگان نقش خود را نشان دادند و خودکارآمدی نیز نقش محافظتی دوگانهای را ایفا نمود.
ادراک از اخلاقمندی خود متغیری فردی بود که بهقصد اکتشاف در جمع سازههای مطالعهی حاضر بهعنوان پیشبین گرایش به سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر قرار داده شده بود، اما یافتهها حکایت از توانایی آن در تعدیل نمودن اثر فشار اجتماعی داشت، چنانکه در افرادی که خود را اخلاقمندتر میدانستند رابطهی مثبت بین فشار اجتماعی و گرایش به مصرف مواد مخدر ضعیفتر بود. شاید بتوان گفت اخلاقی بودن در خودپندارهی افرادی که خود را اخلاقمندتر دانستند پررنگتر است و همین موضوع آنان را انگیزهمند میسازد از رفتارهایی که اخلاقی بودنشان را زیر سؤال میبرد، ازجمله سیگار کشیدن و مصرف مواد اجتناب کنند. این موضوع اهمیت توجه به هویت اخلاقی در مطالعات آتی در حوزهی روانشناسی اعتیاد را نشان میدهد.
برای این پژوهش میتوان محدودیتهایی را در نظر گرفت. ازجمله محدودیتهای پژوهش حاضر مربوط به گروه نمونه است که علیرغم تنوع نسبی موجود میان آنها باید در تعمیمیافتهها به دانشجویانی با ویژگیهای جمعیتشناختی بسیار متفاوت از گروه حاضر احتیاط کرد. محدودیت دوم عدم تفکیک مواد مخدر از یکدیگر است که توانایی تعمیمیافتههای مربوط به عوامل خطرساز و محافظتکننده را به تکتک انواع مواد مخدر بهطور بالقوه با محدودیت مواجه میسازد. درنهایت اینکه در مطالعهی حاضر، دینداری در قالب تنها یک سؤال کلی مورد سنجش قرار گرفت. پیشنهاد میشود مطالعات بعدی با مفهومسازی جزئیتری از دینداری در فرهنگ ایرانی این رابطه را مورد بررسی قرار دهند. بررسی ارتباط میان مصرف مواد با ابعاد مختلف دینداری (مک، 2019) و سطوح فردی و بافتی دینداری (والس، یاماگوچی، باخمن، اومالی، شولنبرگ و جانستون، 2007) ازجمله راهکارهای قابل ارائه است.
قدردانی: از تمامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی که با پاسخگویی به پرسشنامهها ما را در انجام این پژوهش یاری دادند سپاسگزاری میکنیم.
تعارض منافع: برحسب مدارک، در این مقاله هیچگونه تعارض منافع از سوی نویسندگان گزارش نشده است.
حامی مالی: این پژوهش بدون حمایت مالی انجام شده است. |
References
Aiken, L. S., & West, S. G. (1991). Multiple Regression: Testing and interpreting interactions. Newbury Park, CA: Sage.
Allahverdipour, H., Abbasi-Ghahramanloo, A., Mohammadpoorasl, A., & Nowzari, P. (2015). Cigarette Smoking and its Relationship with Perceived Familial Support and Religiosity of University Students in Tabriz, Iran J Psychiatry, 10 (3), 136-143.
Asch, S. E. (1956). Studies of independence and conformity: I. A minority of one against a unanimous majority. Psychological Monographs, 70, 1–70. [DOI:10.1037/h0093718]
Bandura, A. (1991). Social Cognitive Theory of Self-Regulation. Organizational Behavior and Human Decision Processes, 50 (2), 248-287. [DOI:10.1016/0749-5978(91)90022-L]
Brook, J. S., Pahl, T., Morojele, N. K., & Brook, D. W. (2006). Predictors of Drug Use among South African Adolescents. J Adolesc Health, 38 (1), 26–34. [DOI: 10. 1016/ j. jadohealth. 2004. 08. 004] [PMid:16387245 PMCid:PMC1592364]
Bukowski, W. M., Velsaquez, A. M., & Brendgen, M. (2008). Variations in patterns of peer influence: Considerations of self and other (pp. 125-140). In M. J. Prinstein & K. A. Dodge (Eds.), Understanding peer influence in children and adolescents. New York: Guilford.
Cambron, C., Catalano, R. F., & Hawkins, J. D. (2019). The social development model. The Oxford handbook of developmental and life-course criminology, 191, 223-247. [DOI:10.1093/oxford hb/9780190201371.013.13]
Chen, C. Y. (2018). Smartphone addiction: psychological and social factors predict the use and abuse of a social mobile application. Information, Communication & Society, 23 (3), 1-14. [DOI:10.1080/1369118X. 2018.1518469]
Chen, G., Gully, S. M., & Eden, D. (2001). Validation of a new general self-efficacy scale. Organizational Research Methods, 4 (1), 62- 83. [DOI:10.1177/109442810141004]
Chitwood, D. D., Weiss, M. L., & Leukefeld, C. G. (2008). A Systematic Review of Recent Literature on Religiosity and Substance Use. Journal of Drug Issues, 38 (3), 653-688. [DOI:10.1177/0022042 60803800302]
Cohen, G. L., & Prinstein, M. J. (2006). Peer contagion of aggression and health risk behavior among adolescent males: an experimental investigation of effects on public conduct and private attitudes. Child Development, 77 (4), 967-83. [DOI: 10.1111 / j.1467 - 8624. 2006. 00913. x] [PMid: 16942500]
Duan, L., Chou, C. P., Andreeva, V. A., & Pentz, M. A. (2009). Trajectories of Peer Social Influences as Long-term Predictors of Drug Use from Early Through Late Adolescence. Journal of Youth and Adolescence, 38, 454–465. [DOI:10.1007/s10964-008-9310-y] [PMid:19636757]
Fallu, J. S., Brière, F., Vitaro, F., Cantin, S., & Borge, A. (2011) The Influence of Close Friends on Adolescent Substance Use: Does Popularity Matter? In: Ittel A., Merkens H., and Stecher L. (Eds) Jahrbuch Jugendforschung. [DOI:10.1007/ 978-3-531-93116-6_9]
Ford, J. A., & Blumenstein, L. (2013). Self-Control and Substance Use among College Students. Journal of Personality and Social Psychology, 43 (1), 56- 68. [DOI:10.1177/0022042612462216]
Harakeh, Z., & Vollebergh, W. A. M. (2012). The impact of active and passive peer influence on young adult smoking: An experimental study. Drug and Alcohol Dependence, 121, 220– 223. [DOI:10.1016/j.drugalcdep.2011.08.029] [PMid:21955363]
Hawkins, J. D., & Weis, J. G. (1985). The social development model: An integrated approach to delinquency prevention. Journal of Primary Prevention, 6, 73- 97. [DOI:10.1007/BF013254 32] [PMid:24271382]
Henson, J. M., Carey, M. P., Carey, K. B., & Maisto, S. A. (2006). Associations among Health Behaviors and Time Perspective in Young Adults: Model Testing with Boot-Strapping Replication. J Behav Med, 29 (2), 127–137. [DOI:10.1007/s10865-005-9027-2] [PMid:16421652 PMCid:PMC2435266]
Hirschi, T. (1969). Causes of delinquency. Berkeley: University of California Press.
Iranpour, A., Jamshidi, E., Nakhaee, N., Haghdoost, A. A., Shojaeizadeh, D., Eftekhar-Ardabili, M., & Eftekhar-Ardabili, H. (2015). Development and Psychometric Properties of Risk and Protective Factors of Substance Use Scale in Iran: An Application of Social Development Model. Addiction and Health, 7 (3–4), 117–29.
Jones, T. M., Hill, K. G., Epstein, M., Lee, J. O., Hawkins, J. D., & Catalano, R. F. (2016). Understanding the interplay of individual and social–developmental factors in the progression of substance use and mental health from childhood to adulthood. Development and psychopathology, 28 (3), 721-741. [DOI:10.1017/S09545794160002 74] [PMid:27427802 PMCid:PMC5011437]
Kabir, K., Bahari, A., Hajizadeh, M., Allahverdipour, H., Tarrahi, M. J., Fakhari, A., Ansari, H., & Mohammadpoorasl, A. (2018). Substance abuse behaviors among university freshmen in Iran: a latent class analysis. Epidemiol Health, 40. [DOI:10.4178/epih.e2018030] [PMid:30056643 PMCid:PMC6178368]
Kadden, R. M., & Litt, M. D. (2011). The Role of Self-Efficacy in the Treatment of Substance Use Disorders. Addictive Behaviors, 36 (12), 1120–1126. [DOI: 10. 1016 / j. addbeh. 2011. 07. 032] [PMid:21849232 PMCid:PMC3179802]
Keough, K. A., Zimbardo, P. G., & Boyd, J. N. (1999). Who’s Smoking, Drinking, and Using Drugs? Time Perspective as a Predictor of Substance Use. Basic and Applied Social Psychology, 21 (2), 149-164. [DOI:10.1207/S15324834BA210207]
Kooij, D. T., Kanfer, R., Betts, M., & Rudolph, C. W. (2018). Future time perspective: A systematic review and meta-analysis. Journal of Applied Psychology, 103 (8), 867. [DOI:10.1037/apl000 0306] [PMid:29683685]
Mak, H. W. (2019). Dimensions of Religiosity: The Effects of Attendance at Religious Services and Religious Faith on Discontinuity in Substance Use. Journal of studies on alcohol and drugs, 80 (3), 358-365. [DOI:10.15288/jsad.2019.80.358]
Marlatt, G. A., Baer, J. S., & Quigley, L. A. (1995). Self-efficacy and addictive Behavior (pp. 289-315). In A. Bandura (Ed.), Self-efficacy in Changing Societies. Cambridge University Press. [DOI: 10.1017/CBO9780511527692.012]
Martins, S. S., Storr, C. L., Alexandre, P. K., & Chilcoat, H. D. (2008). Adolescent Ecstasy and other drug use in the National Survey of Parents and Youth: the role of sensation-seeking, parental monitoring and peer’s drug use. Addictive Beahviors, 33 (7), 919–933. [DOI:10.1016/ j.addbeh.2008.02.010] [PMid:18355973 PMCid: PMC2441866]
Mello, Z. R., Oladipo, S. E., Paoloni, V. C., & Worrell, F. C. (2019). Time perspective and risky behaviors among Nigerian young adults. Journal of Adult Development, 26 (3), 161-171. [DOI:10.1007/ s10804-018-9304-2]
Mohammadpoorasl, A., Ghahramanloo, A. A., Allahverdipour, H., & Augner, C. (2014). Substance abuse in relation to religiosity and familial support in Iranian college students. Asian journal of psychiatry, 9, 41-44.
Nabipour, A. R., Alizadeh, A., Hosseini, M. S., Mansouri, Z., Shamsoddini, L., & Nakhaee, N. (2016). Correlates of water pipe smoking among Iranian university students and the role of religiosity. Int J Psychiatry Med, 51(6), 494-507. [DOI:10.1177/0091217417696735] [PMid:28629297]
Pikoa, B. F., & Fitzpatrickb, K. M. (2004). Substance use, religiosity, and other protective factors among Hungarian adolescents. Addictive Behaviors, 29 (6), 1095-1107. [DOI:10.1016/j.addbeh.2004.03. 022] [PMid:15236810]
Safiri, S., Rahimi-Movaghar, A., Yunesian, M., Sadeghi-Bazargani, H., Shamsipour, M., Mansournia, M. A., & Fotouhi, A. (2016). Subgrouping of risky behaviors among Iranian college students: a latent class analysis. Neuropsychiatric Disease and Treatment, 12, 1809–1816. [DOI: 10. 2147 / NDT. S107349] [PMid:27524898 PMCid:PMC4966499]
Shafikhani, M. (2016). The relationship between general self-efficacy and temptation for substance use among adolescents: The mediating role of time perspective and personality traits [Unpublished master’s thesis]. Shahid Beheshti University. [In Persian, 1394]
Shafikhani, M., Bagherian, F., & Shokri, O. (2018). The Mediating Role of Time Perspective in the Relationship between General Self-Efficacy and the Tendency toward Substance Abuse in Female Adolescents. International Journal of Psychology, 12 (1), 208-231. [DOI:10.24200/ijpb.2018.58149]
Sherer, M., Maddux, J. E., Mercandante, B., Prentice-Dunn, S., Jacobs, B., & Rogers, R. W. (1982). Self-efficacy scales: construction and validation. Psychological Reports, 51, 663- 671. [DOI:10. 2466/pr0.1982.51.2.663]
Tseferidi, S. I., Griva, F., & Anagnostopoulos, F. (2017). Time to get happy: associations of time perspective with indicators of well-being.
Psychology, health & medicine, 22 (5), 618-624. [DOI:10.1080/13548506.2016.1226508] [PMid:27560279]
Tucker, J. S., Green, H. D., Zhou, A. J., Miles, J. N. V., Shih, R. A., & D'Amico, E. J. (2011). Substance Use among Middle School Students: Associations with Self-Rated and Peer-Nominated Popularity. Journal of Adolescence, 34 (3), 513–519. [DOI:10.1016/j.adolescence.2010.05.016] [PMid:20580420 PMCid:PMC2950876]
Wallace, J. M., Yamaguchi, R, Bachman, J. G., O'Malley, P. M., Schulenberg, J. E., & Johnston, L. D. (2007). Religiosity and Adolescent Substance Use: The Role of Individual and Contextual Influences. Social Problems, 54 (2), 308-27. [DOI:10.1525/sp.2007.54.2.308]
Wills, T. A., Gibbons, F. X., Gerrard, M., Murry, V. M., & Brody, G. H. (2003). Family Communication and Religiosity Related to Substance Use and Sexual Behavior in Early Adolescence: A Test for Pathways Through Self-Control and Prototype Perceptions. Psychology of Addictive Behaviors, 17 (4), 312-323. [DOI:10.1037/0893-164X.17. 4.312] [PMid:14640827]
Wills, T. A., Yaeger, A. M., & Sandy, J. M. (2003). Buffering Effect of Religiosity for Psychology of Addictive Behaviors, 17 (1), 24–31. [DOI:10. 1037/0893-164X.17.1.24] [PMid:12665078]
Young, J. T. N., & Weerman, F. M. (2013). Delinquency as a Consequence of Misperception: Overestimation of Friends' Delinquent Behavior and Mechanisms of Social Influence. Social Problems, 60 (3), 334–356. [DOI:10.1525/sp.2013.60.3.334]
Zimbardo, P. G., & Boyd, J. N. (1999). Putting time in perspective: A valid, reliable individual-differences metric. Journal of Personality and Social Psychology, 77 (6), 1271- 1288. [DOI: 10.1037/0022-3514.77.6.1271]
[1] Social Development Model
[10] Social Bonding Theory
[11] Zimbardo Time Perspective Inventory (ZTPI)
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1398/2/7 | پذیرش: 1399/8/26 | انتشار: 1399/11/18
ارسال پیام به نویسنده مسئول