XML English Abstract Print


1- ، F.ensafdaran@gmail.com
چکیده:   (739 مشاهده)
چکیده:
 فشار روانی ناشی از چندگانگی نقش­ زنان در خانواده و جامعه­ و نیز تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی دوران یائسگی سبب می­شود زنان میانسال بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلالات افسردگی و اضطرابی و به تبع آن کاهش در توانایی ­های شناختی قرار گیرند، لذا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ذهن ­آگاهی در رابطه بین افسردگی و اضطراب با توانایی­ های شناختی در زنان میانسال انجام گردید. روش پژوهش، توصیفی-همبستگی از نوع مدل­سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان 40 تا 60 سال ساکن شهر شیراز در سه ماهه اول سال 1402 بوده که 331 نفر بصورت نمونه در دسترس ملاک ورود به پژوهش را داشتند. ابزارهای سنجش مورد استفاده شامل، مقیاس ذهن ­آگاهی، توجه، هوشیاری(MAAS) براون­ و رایان(2003)، فرم کوتاه مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس(DASS-21) لاویبوند و لاویبوند(1995) و پرسشنامه توانایی­ های شناختی نجاتی(2013) بوده است. به­ منظور تحلیل مدل پژوهش، از برآورد بیشینه درست­ نمایی و آزمون معناداری بوت­ استریپ استفاده گردید. نتایج، حاکی از رابطه معنادار افسردگی و اضطراب هم به صورت مستقیم و هم بصورت غیرمستقیم و با میانجی­ گری ذهن­آگاهی بر توانایی­ های شناختی در زنان میانسال بوده است(05/0P<). همچنین رابطه مستقیم و منفی افسردگی و اضطراب با ذهن ­آگاهی و رابطه مستقیم و مثبت ذهن­آگاهی با توانایی­ های شناختی نیز معنادار بود(05/0P<). بنابراین سطوح بالای افسردگی و اضطراب و متعاقب آن، سطوح پایین ذهن­ آگاهی در زنان میانسال را می­توان بعنوان عوامل منفی موثر بر توانایی­ های شناختی در دوران میانسالی در نظر گرفت.
     
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: عمومى
دریافت: 1402/7/27 | پذیرش: 1402/10/17

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به روانشناسی معاصر،دوفصلنامه انجمن روانشناسی ایران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق