1- دانشگاه تهران ، besharat@ut.ac.ir
2- دانشگاه علوم پزشکی تهران
چکیده: (22753 مشاهده)
چکیده
نقص و نارسایی تنظیم هیجان از مشکلات بنیادین افراد مبتلا به اختلال-های اضطرابی و جسمانیسازی است. ناگویی هیجانی، یعنی ناتوانی در بازشناسی و توصیف هیجانها، تعیینکننده اصلی نارسایی تنظیم عواطف است. وجود اختلال در بازشناسی و توصیف هیجانها، شیوه استفاده از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان را تحت تاثیر قرار میدهد. آیا میزان توسل به راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان، افراد مبتلا به اختلالهای اضطرابی و جسمانیسازی را از افراد عادی متمایز میسازد؟ در جستجوی پاسخ به این سوال، هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه ناگویی هیجانی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا به اختلالهای جسمانیسازی، اضطرابی و افراد عادی بود. تعداد 90 شرکتکننده (30 بیمار جسمانیسازی، 30 بیمار اضطرابی، 30 فرد عادی) در این پژوهش به پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (TAS-20) پاسخ دادند. افراد گروه عادی علاوه بر مقیاسهای نامبرده به مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS-21) نیز پاسخ دادند یافتههای پژوهش نشان دادند که راهبردهای تنظیم هیجان و ناگویی هیجانی در گروههای مورد مطالعه دارای تفاوت معنادار هستند. همچنین نتایج نشان داد که میان راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان و ناگویی هیجانی رابطه منفی و بین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان و ناگویی هیجانی در کل اعضای نمونه رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافتههای این پژوهش، میتوان ناگویی هیجانی را به عنوان نوعی نقص در پردازش و تنظیم هیجانها و تاثیرگذار بر نحوه استفاده از راهبردهای انطباقی یا غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان دانست.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1392/12/7 | پذیرش: 1392/12/7 | انتشار: 1392/12/7
ارسال پیام به نویسنده مسئول